مطالب خبری جدید  و  آموزنده
مطالب خبری جدید  و  آموزنده

مطالب خبری جدید و آموزنده

بدن عجیب یک زن ! +تصاویر


بدن عجیب یک زن بدن عجیب یک زن ! +تصاویر

به گزارش اروم نیوز،این زن که در دو سالگی بر اثر یک حادثه نیم تنه پائین بدنش را از دست داده بود،حالا دارای دو فرزند سالم و شوهری فداکار است که با وجود بیماری هایی که اخیرا دچار شده است همه امیدش برای ادامه زندگی به آنها است.

 

 

نجات از زلزله توسط رئیس تیم بین المللی نجات آمریکا - نکاتی که بر

نجات از زلزله توسط رئیس تیم بین المللی نجات آمریکا - نکاتی که برخی از آنها را تاکنون به ما غلط آموزش داده اند-



ضمن همدردی با کلیه بازماندگان ناشی از زلزله در میهنمان ایران مقاله ای بسیار مهم و حیاتی را با شما تقسیم می کنیم. باشد که رعایت این نکات بتواند امنیت جانی شما در زلزله را افزایش دهد. مقاله زیر توسط آقای داگ کاپ در خصوص کاهش خسارات جانی در هنگام وقوع زلزله ارائه شده است و در ادامه نکاتی تکمیلی توسط ما خدمت شما ارائه می گردد.

 داگ کاپ رئیس گروه نجات و مدیر تیم آمریکائی نجات بین المللی (ARTI) می باشد. این تیم از مجربترین گروه های نجات دنیا می باشد . نکات زیر می تواند جان افراد زیادی را در هنگام وقوع زلزله از مرگ نجات دهد. آقای کاپ به درون حدود 1000ساختمان فرو ریخته ناشی از زلزله رفته و با گروه های نجات 60 کشور همکاری کرده است و در تعداد زیادی از کشورهای جهان گروههای نجات را سازماندهی نموده و عضو گروه نجات بسیاری از این کشورها نیز می باشد. همچنین به مدت دو سال به عنوان کارشناس سازمان ملل در زمینه تخفیف فاجعه (UNX051-UNIENET) بوده و از سال 1985 به بعد در بلایای طبیعی مهم جهان ، شرکت داشته است.

 برای تایید صحت روش ارائه شده توسط ایشان، دولت مرکزی ترکیه و مقامات محلی و دانشگاه شهر استانبول در تهیه و فیلم برداری از آزمایش علمی و عملی با تیم ARTI همکاری داشتند. آنها ابتدا یک مدرسه و یک خانه را با 20 مانکن در داخل آن ساختند ، 10 مانکن را بصورت خمیده و پنهان شده و 10  مانکن دیگر را به روش بقای ایشان تحت نام مثلث حیات قرار دادند. پس از فرو ریختن ساختمان ناشی از زلزله مصنوعی ، آنها به درون آوارها رفته و وارد  اتاق ها شدند تا نتایج آزمایش را فیلمبرداری و مستند کنند در این فیلم که فنون زنده ماندن در زلزله را بررسی کردند و به روشنی نشان می داد آنهائی را که از روش خمیده و پنهان شده استفاده کردند، شانس زنده ماندن آنها صفر درصد و برای آنهائی که از روش مثلث حیات استفاده کردند، 100 درصد بوده است. این فیلم در ترکیه و کشورهای اروپائی توسط میلیونها تماشاچی دیده شد و در آمریکا و کانادا هم از طریق تلویزیون به نمایش گذاشته شد.

 اولین ساختمانی که در زلزله واقعی بداخل آن رفتند ، مدرسه ای در شهر مکزیکوسیتی و درجریان زلزله سال 1985 بود همه بچه ها در زیر میزهایشان بودند و همگی تا ضخامت استخوانهایشان در هم کوبیده شده بودند . آنها می توانستند زنده بمانند اگر در کنار میزهایشان و در راهروی بین میزها دراز می کشیدند. کاری که انجام داده بودند غیر معقول و غیر ضروری بود و جای تعجب دارد که چرا آنها در راهروها نبودند. ما آن موقع نمی دانستم که به آنها گفته شده بود که خود را زیر چیزی پنهان سازند.

 بهنگامیکه ساختمانها تخریب می شوند وزن سقف که بر روی اشیاء و مبلمان فرود می آید ، آنها را درهم می کوبد و فضای خالی ای را در کنار آنها ایجاد می نماید این فضا همان چیزی است که آقای کاپ به آن مثلث حیات می گوید هر اندازه اشیاء بزرگتر و محکم تر باشند کمتر فشرده می شوند و هر اندازه کمتر فشرده شوند فضای خالی که احتمال زنده ماندن افرادی را که به آن پناه می برند بیشتر می شود .می توانید با مراجعه به فیلم ساختمان فرو ریخته در زلزله مثلث هایی را که شکل گرفته اند را شمارش کنید آنها در اکثر نقاط وجود دارند و از معمول ترین اشکالی هستند که در داخل آوارها به راحتی می توانید مشاهده نمایید.

نکات و توصیه هاب مهم آقای کاپ :            مقاوم سازی، مقاوم سازی یک اتاق، اتاق ایمن، مقاوم سازی در برابر زلزله، آسیب پذیری، ضد زلزله، ساختمان ضد زلزله، خانه ضد زلزله، مرمت و بازسازی، خانه ایمن، زلزله، مقاوم سازی خانه، مقاوم سازی سازه، مقاوم سازی، زنده ماندن در زلزله، نکات ایمنی در زلزله، نکات ایمنی، سالم ماندن در زلزله

 1- در هنگام بروز زلزله و فرو ریختن ساختمان هر کسی که از روش خمیده و پنهان شدهاستفاده کند بدون استثناء و همواره محکوم به مرگ است. افرادی که زیر اشیائی نظیر میزها و اتومبیلها می روند در همانجا له می شوند.

 2- سگها و گربه ها و بچه ها همگی آنها اغلب بصورت طبیعی در وضعیت جنینی که در رحم قرار دارند ، خم می شوند و شما هم باید همین طور عمل کنید. این غریزه طبیعی ایمنی و اصل بقاء است . شما می توانید با همین شیوه در فضای خالی کوچکتری زنده بمانید. پس در زمان بروز زلزله سریع خود را کنار اشیاء بزرگ، مانند کاناپه بزرگ و یا اجسام محکمی که در مقابل ضربه کمتر فشرده می شوند و فضای خالی در مجاور خود باقی می گذارند ، قرار دهید.

 3- ساختمان های چوبی از ایمن ترین نوع ساختمانها محسوب می شوند که می توانید در هنگام وقوع زلزله در داخل آنها باشید ، دلیل آن ساده است چونکه چوب قابل انعطاف بوده و با نیروی زلزله به راحتی حرکت می کند . اگر ساختمان چوبی فرو ریزد فضاهای خالی بزرگی ایجاد می شود . همچنین ساختمانهای چوبی دارای وزن متمرکز شده و خرد کنندگی کمتری هستند. ساختمانهای آجری می توانند در حد قطعات آجر متلاشی شوند و آجرها منجر به بروز صدمات زیادی می شوند البته اجساد له شده ناشی از فرو ریختن آنها از صدمات حاصل از فرو ریختن قطعات بتنی بزرگ کمتر می باشد.

 4- اگر زلزله درهنگام شب و زمانی که شما در رختخواب خود هستید اتفاق بیفتد کافی است از روی تخت به پایین بغلتید ، یک فضای ایمن و مناسب در اطراف تخت وجود دارد . هتلها می توانند نرخ زنده ماندن ساکنان خود را در هنگام وقوع زلزله ، با نصب تابلوی راهنما در پشت درب اتاقها و اطلاع رسانی به ساکنان مبنی بر اینکه " در هنگام وقوع زلزله روی زمین کنار تختخواب دراز بکشید" افزایش دهند.

 5- اگر شما هنگام وقوع زلزله در حال تماشای تلویزیون هستید و فرار از در یا پنجره برایتان بسادگی امکانپذیر نیست ، در وضعیت جنینی در کنار کاناپه یا صندلی بزرگ خم شوید.

 6- هر کسی که در زمان وقوع زلزله در زیر درب قرار گیرد محکوم به مرگ است . چونکه اگر در هنگامی که زیر درب قرار دارد، چهار چوب اطراف درب به سمت جلو وعقب بیافتد ، زیر مصالح ساختمانی بالای چهار چوب درب له خواهد شد و اگر ستونها به طرفین بیفتند در این حالت توسط آنها به دو نیم خواهد شد لذا در هر دو صورت جان خود را از دست خواهد داد.

 7- هرگز در هنگام وقوع زلزله بر روی پله ها نروید چونکه پله ها دارای گشتاور فرکانسی متفاوتی هستند و لذا مجزا از تنه اصلی ساختمان نوسان می کنند. به عبارتی پله ها و بقیه ساختمان با همدیگر برخورد می کنند تا اینکه شکست سازه ای در پله رخ دهد و کسانی که روی پله هستند قبل از اینکه پله خراب شود توسط گامهای پله گرفتار شده و بصورت وحشتناکی قطع عضو خواهند شد . در هنگام زلزله حتی اگر ساختمان فرونریزد باز هم از پله ها دور بمانید چونکه پله ها از مناطقی هستند که احتمال تخریب بیشتری دارند حتی اگر پله ها توسط زلزله فرو نریزد ممکن است در اثر وزن ازدحام زیاد افرادی که فریاد کشان از روی آن در حال فرار هستند فرو بریزد. پله ها باید پس از وقوع زلزله هر چند که ساختمان آسیب ندیده باشد از نظر ایمنی مورد آزمایش قرار گیرند.

 8- به دیوارهای محیطی ساختمان نزدیک شوید و یا در صورت امکان به بیرون از آنها بروید. هرچه داخل تر و دور تر از دیوارهای محیطی ساختمان باشید احتمال اینکه راه گریز شما مسدود شود بیشتر خواهد بود.

 9- کسانی که در هنگام وقوع زلزله در خیابانها داخل خودروی خویش می مانند وقتی که خیابان طبقه فوقانی روی آنها خراب می شود ( در اتوبانهای دو طبقه ) ، جان خود را از دست می دهند. این دقیقآ همان چیزی است که در آزاد راه نیمیتز (Nimitz Freeway) رخ داد و قربانیان زلزله سانفرانسیسکو همگی در داخل خودروی خود به هنگام زلزله باقی ماندند و همگی کشته شدند . آنها می توانستند زنده بمانند اگر از خودرو خارج شده و در کنارآن نشسته و یا دراز کشیده بودند.کلیه خودرو های له شده بجز خودروهائی که ستونهای پل مستقیمآ روی آنها سقوط کرده بود، دارای فضای خالی ای به ارتفاع 90 سانتی متر در اطراف خود بودند.

 10 - از خزیدن در داخل خرابه های دفاتر روزنامه ها و یا اداراتی که کاغذهای انباشته زیادی در آنها وجود داشته است ، دریافتم که کاغذ دارای خاصیت ارتجاعی بوده و چندان فشرده نمی شوند لذا فضاهای خالی زیادی در اطراف بسته های کاغذ بوجود می آید که می تواند در زمان زلزله مورد استفاده قرار گیرد.

 نکاتی از سایت Golara.net :               مقاوم سازی، مقاوم سازی یک اتاق، اتاق ایمن، مقاوم سازی در برابر زلزله، آسیب پذیری، ضد زلزله، ساختمان ضد زلزله، خانه ضد زلزله، مرمت و بازسازی، خانه ایمن، زلزله، مقاوم سازی خانه، مقاوم سازی سازه، مقاوم سازی، زنده ماندن در زلزله، نکات ایمنی در زلزله، نکات ایمنی، سالم ماندن در زلزله، کیف نجات، کوله پشتی نجات، کیف زلزله، کوله پشتی زلزله



فراموش نکنید که همیشه دور بودن از ساختمان ها در مواقع زلزله دلیل زنده ماندن شماست. شما اگر نزدیک به حیاط یا کوچه هستید؛ حتما خود را در اسرع وقت به بیرون ساختمان برسانید. اما اگر شما در طبقات بالای یک ساختمان زندگی می کنید ، طبیعتا موقع رخداد زلزله، خود را نمی توانید به بیرون منتقل کنید. در این حین یا از نکات مقاله بالا استفاده کنید و یا خود را به پشت بام رسانده روی زمین بشینید و از یک قسمت پشت بام بخصوص در وسط های بام محکم بچسبید و آنرا بغل کنید.

فراموش نکنید در موقع زلزله و بعد از آن هیچ وقت و هیچ وقت از آسانسور استفاده نکنید.

بعد از گذشتن اولین حرکات شدید زلزله ،  حتما و حتما با کمی آرامش خود را به بیرون ساختمان برسانید. می دانم و در حدود 7 زمین لرزه بزرگ به چشم خود دیده ام، حفظ آرامش در این لحظه بسیار سخت است اما این آرامش نجات بخش شما و خانواده شماست.

حتما در گوشه ای از خانه خود اما نزدیک درب اصلی خانه، یک کوله پشتی کوچک حاوی برخی مایحتاج بگذارید. و موقع فرار آنرا فراموش نکنید.

وسایل داخل کوله پشتی در خانه ما :

- کپی شناسنامه، کارت ملی، پاسپورت و سایر اسناد مهم ( کپی صفحه اول سند  ملکی و استیجاری و ...،صفحه اول دفترچه های بانکی )

- آب، بیسکویت ساقه طلایی ( چون خیلی دیر خراب می شود )، چاقوی همه کاره

- کمی پول و داروهای مورد نیاز

- سوت ( خیلی خیلی مهم ) از همانهایی که در ورزش استفاده می شود. چون این صدا را همه می توانند بشنوند.

- پیراهن های کم حجم ، شلوار، لباس زیر و یک لباس گرم برای هر فرد

- دستمال، کمی طناب، دستمال کاغذی، کمی کیسه فریزر، رادیوی کوچک، چراغ قوه ( باتری ها را جدا داخل کیف بگذارید چون بعد از مدتی داخل وسایل دشارژ می شوند)، اگر موبایل قدیمی دارید به همراه شارژر آن، عینک قدیمی اگر عینکی هستید، ساعت خیلی کوچک - کبریت و فندک

 سه بند آخر شاید برای شما ضروری نباشد :

 - بک آپ از اطلاعات مهم داخل DVD یا هارد اکسترنال

- سیگار

- ژل موی سر !!!! ( من حاضرم بدون پیراهن یا حتی شلوار بیرون باشم اما بدون ژل مو هرگز ) شاید این بند را کمی با شوخی بیان کردم اما شاید برخی وسایل ولو کوچک بتواند آرامش روانی به شما تزریق کند، پس آنرا نیز در کیف خود بگذارید.

 


 

نویسنده : Ali Golara

بر خلاف سایر مقالات این سایت نشر این مقاله با ذکر منبع بلامانع می باشد

برای نشر این مطلب می توانید از لینک زیر استفاده کنید

خاطـره ای تفـکربرانگیـز از پـروفسور حسـابی

خاطـره ای تفـکربرانگیـز از پـروفسور حسـابی


خاطـره ای تفـکربرانگیـز از پـروفسور حسـابی


پروفسور حسابی؛ ملقب به پدر فیزیک ایران بعد از ملاقاتی که با انیشتین داشتند و پس از آنکه انیشتین به ایشان نوید می دهند که نظریه شما در آینده ای نه چندان دور، علم فیزیک را در جهان متحول خواهد کرد، به پروفسور پیشنهاد می دهد که برای تکمیل نظریه خود در آزمایشگاه مجهز دانشگاه شیکاگو به کار خود ادامه دهد. در ادامه ایمیل خاطره ای بسیار آموزنده از ایشان در دانشگاه شیکاگو نقل شده که هر ایرانی را به فکر وا می دارد. امیدوارم شما دوستان هم فرصت خوندنش رو از دست ندهید ...

دانشگاه شیکاگو بسیار پیشرفته بود. مهم تر از هر چیزی آزمایشگاه های متعدد و معتبر آن بود.

من در لابراتوار بسیار پیشرفته اپتیک، مشغول به کار شدم. در خوابگاه دانشگاه هم اتاق مجهزی برای اقامت، به من داده بودند.

از نظر وسایل رفاهی، مثل اتاق یک هتل بسیار خوب بود. آدم باورش نمی شد، این اتاق در دانشگاه باشد. معلوم بود که همه چیز را، برای دلگرمی محققین و اساتید، فراهم کرده بودند.

نکته خیلی مهم و حائز اهمیت، آزمایشگاه ها و چگونگی تجهیزات آن بود. یک نمونه از آن مربوط به میزی می شد که در آن آزمایشگاه به من داده بودند. این میز کشوی کوچکی داشت.

از روی کنجکاوی آنرا بیرون کشیدم و با کمال تعجب، چشمم به یک دسته چک افتاد. دسته چک را برداشتم و متوجه شدم تمام برگه های آن امضا شده است!

فوراً آنرا نزد پروفسوری که رئیس آزمایشگاه ها و استاد راهنمای خودم بود بردم. چک را به او دادم و گفتم: ببخشید استاد، که بی خبر مزاحم شدم. موضوع بسیار مهمی اتفاق افتاده است. ظاهراً این دسته چک مربوط به پژوهشگر قبلی بوده و در کشوی میز من جا مانده است. و اضافه کردم، مواظب باشید، چون تمام برگ های آن امضا شده است، یک وقت گم نشود.

پروفسور با لبخند تعجب آوری، به من گفت: این دسته چک را دانشگاه برای شما، مانند تمام پژوهشگران دیگر دانشگاه، آماده کرده است، تا اگر در هنگام آزمایش ها به تجهیزاتی نیاز داشتید، بدون معطلی به کمپانی سازنده تجهیزات اطلاع بدهید. آن تجهیزات را، برای شما می آورند و راه می اندازند و بعد فاکتوری به شما می دهند. شما هم مبلغ فاکتور شده را روی چک می نویسید و تحویل کمپانی می دهید. به این ترتیب آزمایش های شما با سرعت بیشتری پیش می روند.

توضیح پروفسور مرا شگفت زده کرد و از ایشان پرسیدم: بسیار خوب، ولی این جا اشکالی وجود دارد، و آن امضای چک های سفید است؛ اگر کسی از این چک سوء استفاده کرد، شما چه خواهید کرد؟با لبخند بسیار آموزنده ای چنین پاسخ داد: "بله، حق با شماست. ولی باید قبول کنید، که درصد پیشرفتی که ما در سال بر اساس این اعتماد به دست می آوریم، قابل مقایسه با خطایی که ممکن است اتفاق بیفتد نیست."

"این نکته، تذکر یک واقعیت بزرگ و آموزنده بود. نکته ای ساده که متاسفانه ما در کشورمان نسبت به آن بی توجه هستیم."

یک روز که در آزمایشگاه مشغول به کار بودم، دیدم همین پروفسور از دور مرا به شکلی غیر معمول، نگاه می کند. وقتی متوجه شد که من از طرز دقت او نسبت به خودم متعجب شده ام، با لبخندی بسیار
جذابی کنارم آمد و گفت: آقای دکتر حسابی، شما تازگی ها چقدر صورتتان شبیه افراد آرزومند شده است؟ آیا به دنبال چیزی می گردید، یا گم گشته خاصی دارید؟

من که از توجه پروفسور تعجب کرده بودم با حالت قدرشناسی گفتم: بله، من مشغول تجربه ی نظریه ی خودم در مورد عبور نور از مجاورت ماده هستم. برای همین، اگر یک فلز با چگالی زیاد، مثل شمش طلا با عیار بالا داشتم، از آزمایش های متعدد، روی فلزهای معمولی خلاص می شدم و نتایج بهتری را در فرصت کمتری به دست می آوردم؛ البته این یک آرزوست.

او به محض شنیدن خواسته ام، گفت: پس چرا به من نمی گویید؟

گفتم آخر خواسته من، چیز عملی نیست. من با شمش آلومینیوم، میله برنز و میله آهنی تجربیاتی داشته ام. ولی نتایج کافی نگرفته ام و می دانم که دستیابی به خواسته ام غیر ممکن است.

پروفسور وقتی حرف های مرا شنید از ته دل خنده ای کرد و اشاره کرد که همراه او بروم.

با پروفسور به اتاق تلفنخانه دانشگاه آمدیم. پروفسور با لبخند و شوق، به خانمی که تلفنچی و کارمند جوان آنجا بود، سفارش شمش طلا داد و خداحافظی کرد و رفت.

من که هنوز باورم نمی شد، فکر می کردم پروفسور قصد شوخی دارد و سربه سرم می گذارد. با نومیدی به تعطیلات آخر هفته رفتم.

در واقع 72 ساعت بعد، یعنی روز دوشنبه که به آزمایشگاه آمدم، دیدم جعبه ای روز میز آزمایشگاه است. یادداشتی هم از طرف همان خانم تلفنچی، روی جعبه قرار داشت که نوشته بود امیدوارم این شمش طلا، به طول 25 سانتی متر و با قطر 5 سانتی متر با عیار بسیار بالایی به میزان 24، که تقاضا کرده اید، نتایج بسیار خوبی برای کار تحقیقی شما بدست دهد.

با ناباوری ولی اشتیاق و امید به آینده ای روشن کارم را شروع کردم. شب و روز مطالعه و آزمایش می کردم تا بهترین نتایج را بدست آورم.

حالا دیگر نظریه ام شکل گرفته بود و مبتنی بر تحقیقات علمی عمیق و گسترده ای شده بود.

بعد از یکسال که آزمایش های بسیار جالبی را با نتایج بسیار ارزشمندی به دست آورده بودم، نزد آن خانم آوردم و شمش طلای خرده شده و تکه تکه را که هزار جور آزمایش روی آن انجام داده بودم را داخل یک
جعبه روی میز خانم تلفنچی گذاشتم.

به محض اینکه چشمش به من افتاد مرا شناخت و با لبخند پر مهر و امیدی، از من پرسید: آیا از تحقیقات خود، نتایج لازم را بدست آوردید؟

فوراً پاسخ دادم: بلی، نتایج بسیار عالی و شایان توجهی، بدست آوردم. به همین دلیل نزد شما آمده ام که شمش را پس بدهم، ولی بسیار نگران هستم. زیرا این شمش، دیگر آن شمش اولی نیست، و در جعبه را باز کردم و شمش تکه تکه شده را به او نشان دادم و پرسیدم حالا باید چه کار کنم؟ چون قسمتی از این شمش را بریده ام، سوهان زده ام و طبیعتاً مقداری از طلاها دور ریخته شده است.

خانم تلفنچی با همان روی خوش لبخند بیشتری زد و به من گفت: اصلاً مهم نیست، نتایج آزمایش شما برای ما مهم است. مسئولیت پس دادن این شمش با من است.

وقتی با قدم های آرام و تفکری ژرف از آنچه گذشته است، به خوابگاه می آمدم، به این مهم رسیدم، که علت ترقی کشورهای توسعه یافته، همین اطمینان خاطر و احترام کارکنان مراکز تحقیقاتی می باشد و بس، یعنی کافیست شما در یک مرکز آموزشی، دانشگاهی و یا تحقیقاتی کار کنید، دیگر فرقی نمی کند که شما تلفنچی باشید یا استاد.

چون تمام مجموعه آن مراکز در کشورهای پیشرفته دارای احترام هستند و بسیار طبیعی است که وقتی دست یک پژوهشگری در امر تحقیقات و یا تمام تجهیزات باز باشد و دارای احترامی شایسته باشد، حاصلی به جز توسعه علمی در پی نخواهد داشت.


منبع: کتاب استاد عشق تالیف ایرج حسابی

پر بیننده ترین عکس دنیا

پر بیننده ترین عکس دنیا


روزی که چاک اورییر (Chuck O’Rear) در حال رانندگی برای ملاقات دوستش بود نمی‌دانست عکسی که در این مسیر از یک تاکستان میگیرد مشهورترین و به نوعی پربیننده ترین عکس دنیا خواهد شد. شاید بسیاری از افراد از کنار چنین منظره ای بگذرند و هیچ واکنشی نشان ندهند اما چاک اورییر این صحنه را دید و در یاد تاریخ ثبت کرد.

شاید بسیاری از شما این تصویر معروف که پس زمینه ویندوز مایکروسافت است را دیده باشید. بسیاری تصور میکنند این عکس یک تصویر دیجیتال ساختگی است اما واقعیت این است که چنین مکانی وجود دارد.

این عکس توسط چاک اورییر گرفته شده این عکاس سابق نشناب جئوگرافیک میگوید زمانی که از کنار این منظره میگذشتم ناگهان مسحور زیبایی ترکیب رتگ آسمان آبی و این تاکستان زیبا شدم، بی اختیار باآنکه خیلی عجله داشتم کنار جاده توقف کردم و با دوربینم که همواره همراه من است از این صحنه عکس گرفتم.

این عکس در روستای سونومای(Sonoma) شهر ناپا (napa )در شمال کالیفرنیا در سال 2003 گرفته شده است

alt

بینایی لیزری ره‌آوردی برای نابینایان

بینایی لیزری ره‌آوردی برای نابینایان





 

محققان، چشم بیونیکی جدیدی طراحی کرده‌اند که با استفاده از آن نابینایان قادر به تشخیص چهره‌ها، تماشای برنامه‌های تلویزیون و حتی مطالعه خواهند شد.

این دستاورد جدید که نانوشبکیه زیستی نامیده شده است، یکی از دو تلاش اخیر و شاخص جهانی به شمار می‌آید که محققان به تاثیرگذاری آن در بیماران مبتلا به انحطاط چشمی امید زیادی دارند.

این عارضه تنها در آمریکا سالانه 1.5میلیون نفر را دچار مشکلات شدید بینایی می‌کند. گرچه هم‌اکنون فناوری قابل کاشت مشابهی موسوم به Second Sight’s Argus II در بازار اروپا وجود دارد، اما بیمارانی که دل به این تکنیک درمانی می‌بندند باید عمل جراحی چهار ساعته با بیهوشی کامل را تجربه کنند که طی آن آنتن کوچکی در بدنشان کار گذاشته می‌شود.

این آنتن تصاویر و همچنین الکتریسیته مورد نیاز برای عملکرد سیستم را از یک دستگاه خارجی دریافت می‌کند. اما سیستم نانوشبکیه زیستی ابعاد کوچک‌تری دارد چون در آن خبری از آنتن نیست. در عوض این سیستم جدید تصاویر را مستقیما در چشم بیمار دریافت می‌کند.

لیزر کوچکی نیز توان لازم برای عملکرد شبکیه زیستی را از راه دور به آن منتقل می‌کند. به سبب برخورداری از ابعاد کوچک، چشم‌پزشک می‌تواند با ایجاد شکافی جزئی در چشم، کل این سیستم را در چشم بیمار قرار دهد و نکته جالب این‌که این فرآیند تنها در مدت 30 دقیقه صورت می‌گیرد.

فرد نابینایی که از این فناوری بهره می‌برد، قادر به تشخیص تصاویر به صورت سیاه و سفید می‌شود. قرار است از سال آینده استفاده از این فناوری نوین روی شماری از داوطلبان صورت گیرد.


عملکرد نانوشبکیه زیستی در یک نگاه

1ـ عینک ساده‌ای که به باتری، لیزر منتقل کننده نیرو و لنز مجهز است کار اصلی انتقال نور به چشم نابینا و سیستم کارگذاشته شده در آن را به عهده دارد.

2ـ پرتو لیزری نزدیک به مادون قرمز که هیچ خطری برای چشم ندارد به درون چشم و سیستم کارگذاشته شده در آن تابیده می‌شود که در ادامه تا سه میلی‌وات الکتریسیته به سلول خورشیدی تعبیه شده در سیستم مورد نظر منتقل می‌کند. این پرتو نوری غیرقابل رویت بوده و از این رو خللی در بینایی کلی مبتلایان به دوبینی یا آستیگماتیسم ایجاد نمی‌کند.

3ـ دریافت‌کننده‌های نوری مسئولیت انتقال اطلاعات نوری به پردازشگر تصویری را به عهده دارند که هر پیکسل تصویری را به یکسری پالس‌های الکتریکی تبدیل و سایه روشن خاصی را ترسیم می‌کند.

4ـ 600 الکترود سوزنی که در یک لایه سیلیکونی پیچیده شده‌اند، به درون شبکیه نفوذ می‌کنند. هر الکترود نمایش دهنده یک پیکسل است که پالس‌های الکتریکی را برای تحریک نورون‌های چشم بیمار ارسال کرده و تصویر شکل یافته را به مغز منتقل می‌کند.