مطالب خبری جدید  و  آموزنده
مطالب خبری جدید  و  آموزنده

مطالب خبری جدید و آموزنده

واکنش دکتر صدیق به اظهارات نسنجیده بعضی اعضای فرهنگستان زبان

دکتر حسین محمدزاده صدیق


واکنش دکتر صدیق به اظهارات نسنجیده بعضی اعضای فرهنگستان زبان


به نظر اینجانب این اشخاص نظرات شخصی خود را گفته‌اند و از آن جا که سخنانشان ناپخته، نسنجیده و احساسی است، خیلی قابل اعتنا نیست. نظرات شخصی نمی‌تواند نظر یک ارگان و مجموعه‌ی دولتی تلقی شود. یکی از این کارمندان گفته است که اگر زبان‌های مادری در کشور تدریس شود «کار ما زار است!» این حرف خیلی مضحک و خنده‌دار است بویژه آن که وی مرجع ضمیر «ما» را هم تعیین نکرده است. اگر منظور او «ما ایرانیان» است، که باید بگویم چنین نیست. من که خود یک ایرانی هستم و بیش از نیم قرن است که به فرهنگ و ادبیات کشور خودم خدمت می‌کنم از این اتفاق، اگر تحقق یابد، بسیار خوشحال خواهم شد و خود نیز آمادگی هر گونه همکاری علمی با دولت تدبیر و امید در تحقق این آرزوی میلیون‌ها ایرانی را اعلام کرده‌ام. دیگری گفته است که از این آرزو «بوی توطئه می‌آید!» و در جای دیگر افاضه کرده است که تدریس زبان‌های ایرانی در مدارس ایران «وارداتی و انگلیسی است!» آیا او نمی‌داند که توطئه‌ی انگلیس در هندوستان، پاکستان و بنگلادش منجر به محو زبان‌های بومی آن کشورها شد و انگلیسی تبدیل به زبان رسمی، عمومی و اشرافی در آن کشورها گردید. انگلیس که به فرهنگ‌های ایرانی دل نمی‌سوزاند

.

کارمندان فرهنگستان زبان و ادب فارسی شاید دستی در ادبیات و علم اللسان داشته باشند، اما توقع برخورداری دانش عمیق سیاسی و بینش استراتژیک از آن‌ها نمی‌رود. امروزه در کشورهای همسایه‌ی ما نظیر ترکیه،‌ عراق و افغانستان مساله‌ی قومی حل شده است و یا در حال حل شدن است. در کشور ما نیز هم اکنون این مساله در راس توجه کلان به امنیت ملی ما قرار دارد. من یقین دارم که تدریس زبان مادری بویژه زبان ترکی در مدارس در تحکیم امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تاثیر بسزایی خواهد داشت. به نظر اینجانب رئیس جمهور محترم به عنوان یک استراتژیست امنیت ملی به این مساله نگاه کرده است و وعده ی اجرای کامل اصل پانزدهم قانون اساسی و تاسیس فرهنگستان زبان ترکی را داده است. شما تصور کنید که اگر از مهرماه سال آینده زبان ترکی هم در مدارس تدریس شود، چه شوق و شعفی در کشور ایجاد خواهد شد. هزاران جوانی که به همین دلیل شاید از نظام قهر کرده‌اند، به آغوش نظام بازخواهند گشت. دیگر مساله‌ای به نام «قومگرایی» و نظائر آن نخواهیم داشت. بساط بسیاری از سایت‌ها، وبلاگ‌ها و مراکز پان ایرانیستی که می‌خواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند، برچیده خواهد شد و دکان ملی‌گرایان موذی تخته خواهد شد، جوانان ما به جای آموزش زبان مادری خود از طریق کانال‌های تلویزیونی اجنبی، آن را در مدارس خود یاد خواهند گرفت و در کشور خویش صد در صد احساس «خودی» خواهند کرد.
کارمندان فرهنگستان زبان و ادب فارسی بهتر است به جای جوسازی و مانع تراشی در مسیر اقدامات فرهنگی دولت تدبیر و امید و مخالفت با تحقق و تتبع در زبان‌های ایرانی بویژه‌ ترکی و تدریس آن در مدارس، به فکر خود باشند و به گذشته‌ی خود نگاه کنند و ببینند که آیا توانسته‌اند در  سی سال اخیر، زبان فارسی را به زبان قرآن نزدیک کنند یا مانند کسروی با جعل لغاتی که اصلاً قرابتی با زبان قرآن ندارد، قدم به قدم فارسی را از زبان قرآن دور می‌سازند؟ کتاب‌هایی مانند التفهیم ابوریحان، دانشنامه‌ی علایی ابن سینا، درة التاج خواجه مسعود شیرازی، تاریخ وصّاف و ده‌ها کتب فلسفی،‌ ادبی،‌ علمی و غیره سرشار از لغات و اصطلاحات قرآنی با مفاهیم عمیق عرفانی بوده است. اعضای فرهنگستان  زبان و ادب فارسی چرا واژه‌های جدید را از مشتقات لغات قرآنی اخذ نمی‌کنند؟ در گذشته اگر کسی فارسی یاد می‌گرفت، خیلی راحت قرآن را می‌توانست بیاموزد. اما اکنون دانشجویی که در کلا‌س‌های جامعه‌شناسی، زبان‌شناسی، روانشناسی و غیره می‌نشیند و با انبوهی از لغات عجیب و غریب فرهنگستان درس می‌خواند، فرسنگ‌ها از زبان قرآن دور می‌شود. فارسی دارد به یک زبان مصنوع و ساختگی عجیب و غریبی تبدیل می‌شود و من واهمه از این دارم که در آینده‌ی نزدیک، کلیله و دمنه را باید «فارسی نویسی» کنیم تا تریبت شدگان فرهنگستانی بتوانند آن را بخوانند و دریابند. در حالی که در گذشته متن کامل کلیله و دمنه را در کلاس ششم ابتدایی می‌خواندیم و می‌فهمیدیم. کارمندان فرهنگستان بهتر است کارنامه و عملکرد خود را وارسی کنند و ببینند چرا عملکرد آنان قدرت قرائت و فهم کتاب‌هایی مانند «مرزبان نامه» را از مردم ایران سلب کرده است و اکنون نیز می‌خواهند آنان را از خواندن درس به زبان مادری‌شان دور سازند؟ دورسازی زبان فارسی از زبان قرآن سیاست کسروی بود. او اگر به جای کلمه‌ی پرمعنای «احساس» واژه‌ی بی‌مزه‌ی «سهش» و «سهیدن» را جعل کرد و به کار برد، فقط در آرزوی آن بود که زبان اختراعی‌اش که آن را «زبان پاک» می‌نامید عاری از لغات پر مفهوم قرآنی باشد. نیل به این آرزو جزو سیاست‌های رژیم طاغوت هم بود. در رژیم گذشته طبق بخشنامه‌های مؤکد آموزش و پرورش حتی کاربرد تنوین در زبان فارسی را ممنوع می‌ساختند. تنوین هیچ گناهی نداشت و هیچ گونه زشتی هم در فارسی ایجاد نمی‌کرد، بلکه حتی قاعده‌ای به قواعد فارسی می‌افزود. گناه تنوین آن بود که خصوصیت و سجیه‌ی قرآنی داشت.

من به عنوان یک معلم هفتاد ساله‌ی این کشور به برخی از کارمندان این نهاد که گاهی سخنان ناپخته و ناسنجیده بر زبان می‌آورند و باعث خوشحالی ناب‌گرایان و خون‌پرستان می‌شوند، نصیحت می‌کنم که زبان قرآن را عامل اصلی تقویت زبان فارسی مد نظر قرار دهند و ثانیاً در مقابل هجمه‌ی الفاظ خارجی و اروپایی و استفاده از واژه‌های من درآوردی کسروی مآبانه- به قصد سره‌نویسی منحط- در واژه‌سازی از اشتقاقات دو زبان عربی و ترکی که قرن‌ها باعث نیرومندی زبان فارسی بودند، سود جویند و ثالثاً در آموزش زبان مادری بویژه زبان ترکی که در هر نقطه‌ از ایران می‌توان با آن زندگی کرد، به تدبیری که دولت جدید به منظور ایجاد امید، قصد اجرای آن را دارد مددرسانی کنند و نقشی در تحکیم وحدت و یکپارچگی قرآنی و اسلامی ملت بزرگ ایران داشته باشند.

منبع : 

http://ehsanshokr.blogfa.com/post/315

روایت نفس‌گیر یک مسوول قضایی از مراسم اعدام

روایت نفس‌گیر یک مسوول قضایی از مراسم اعدام


حالا که استعفا  داده‌ام، راحت‌تر می‌خوابم!


«میم الف» نام یکی از مسوولان پیشین دادگستری و سازمان بازرسی کشور است که سال‌ها در وزارت دادگستری، سمت‌های قضایی داشته و در سازمان بازرسی کشور هم کار می‌کرده است.
























می‌گوید

هنگامی از کار در دادگستری دل کند که دید یکی از همکارانش برای تعیین مجرم واقعی، بین دو متهم که نسبت به آن‌ها تردید جدی داشت، قرعه‌کشی کرد.

او شاهد صحنه‌های اعدام بی‌شماری بوده است؛ مجرمان عاصی و درمانده، خویشانِ منتظرِ انتقام و خانواده‌های ملتمس برای بخشش. با این حال و برخلاف نظر فعالان حقوق بشر که معتقدند مجازات اعدام باید برای همه مجرمان و در همه کشورها حذف شود، او هم‌چنان بر این باور است که اعدام می‌بایست در موارد محدودی اجرا شود.

اگرچه او هم براین باور است که اعدام کودکان در ایران باید برای همیشه از صحنه روزگار محو شود.

این قاضی پیشین، تجربه‌هایش را به قلم خودش برای خوانندگان «ایران‌وایر» روایت می‌کند اما به‌ خاطر مسایل امنیتی، از «ایران وایر» خواسته است هویت واقعی‌اش در این گفت‌وگو فاش نشود.

من موافق اعدام متجاوز به نوامیس مردم هستم چون کسی که به زور وارد خانه امن دیگری می‌شود و یا در خیابان کسی را به زور ملزم به رابطه جنسی با خود می‌کند، یک مجرم نیست بلکه یک بیمار خطرناک به شمار می‌رود که وجودش برای جامعه مضر و خطرناک است. 




البته باید یادآوری کنم که به شدت مخالف اجرای مجازات اعدام در ملاء‌عام هستم. در مواردی که قاضی می‌تواند حکم به اجرای مجازات در حیاط زندان بدهد تا درس عبرتی برای سایر بزه‌کاران باشد، متاسفانه شاهد اصرار قاضی برای علنی بودن احکام هستیم.آن‌ها می‌خواهند از این راه، قاطعیت قوه قضایی را نشان دهند اما متوجه آسیب‌های روانی این اقدام نیستند. 
در سال ۱۳۸۹، قتلی در بابل، یکی از شهرستان‌های استان مازندران رخ داد که قاتل به‌شکل بی‌رحمانه‌ای،  پدر، مادر و دو فرزند خانواده‌ای را کشته بود. بعد از گذشت حدود ۱۰ روز قاتل را پیدا کردند و پس از طی مراحل دادرسی، قاضی حکم به اعدام در ملاءعام داد. این حکم چند ماه پیش در محله «شهاب‌نیا» در بابل که یک منطقه مسکونی است، اجرا شد. متاسفانه در اطراف محل اعدام، پر از آپارتمان بود و من شاهد شکایت مادری بودم که می‌گفت فرزند کوچکش پس از دیدن این صحنه از پنجره آپارتمان، دچار مشکلات روحی زیادی شده است. من نمی‌دانم چه کسی باید پاسخ‌گوی چنین لطمه‎هایی باشد.

از این‌ که می‌بینم مردم کشورم برای دیدن به‌ دار‌ آویخته شدن یک انسان، هرچند که مجرم باشد، از نیمه‌شب می‌روند، جا می‌گیرند و چای و تنقلات می‌برند، بیزار و شرمسارم. 
اگر اعدام بنا به قوانین کشور ما یک مجازات اجتناب‌ناپذیر است، دیدن آن یک بی‌رحمی غیر‌انسانی است و به همراه بردن فرزندان کوچک برای دیدن این صحنه، یک جنایت محض است . آیاکسی می‌تواند میزان آسیب‌ها و اثرات این صحنه را بر ذهن، روان و آینده این کودک ارزیابی کند؟

 به هر حال، این بخش از اختیارات قاضی است. اما مجازات‌هایی هم هست که اختیارات قاضی در انجام آن تعیین‌ کننده نیست بلکه حق خانواده مقتول تلقی می‌شود.

از یک سو، دیدن صحنه مرگ انسان به شدت متاثر‌کننده است. برای همین هم در کل با اعدام‌هایی که به بهانه احکام محاربه صادر می‌شوند، به شخصه موافق نیستم.

از سوی دیگر، سال‌ها در جریان امور مجرمان بودن به من ثابت کرده است که اعدام، بزه‌کاری را کنترل نمی‌‌کند. تا ۶۰ درصد این کنترل به‌طور مقطعی، گذرا و شبیه به مسکنی است که به یک بیمار سرطانی بدهند. خیلی از بزه‌کاران وقتی می‌بینند هم‌سلک‌شان اعدام می‌شود، یا مخفیانه‌ترعمل می‌‌کنند و یا تا مدتی کم‌تر دور و بر خلاف می‌گردند. اما این بازدارندگی مقطعی است چرا که اعدام علاج درد بزه‌کاری نیست.

به‌ویژه اعدام کودکان به نظرم انسانی نیست. کسانی که کاملا عقل‌رِس نشده‌اند، هر جرمی هم که مرتکب شده باشند، نمی‌شود برای آن‌ها حکم قصاص یا اعدام صادر کرد.

ولی اغلب احکام کودکان و نوجوانان در حد و حدود اختیارات قاضی نیست بلکه حق خانواده مقتول محسوب می‌شود. موردی مانند «عاطفه سهاله» واقعا نادر بوده است؛ یعنی در این موارد، فرد مجرم قتلی مرتکب شده و خانواده مقتول درخواست قصاص قاتل را صادر کرده‌اند. 



برای حذف چنین احکامی که کنترل را از دست خانواده متوفی خارج می‌کند، هم زمان نیازمند اصلاح و بازنگری قانون و فرهنگ‌سازی هستیم. باید قوانینی تدوین شوند که مساله مرگ قاتل از حد اختیار خانواده مقتول خارج شود.

بنده زمانی تلاش بسیاری برای حذف قصاص کودکان کردم؛ حداقل در مورد برخی از قتل‌ها که انگیزه آن‌ها هیجان آنی یا مساله دفاع بود. ولی متاسفانه بسیاری از این مجازات‌ها ریشه‌ در شرع دارند و به آسانی قابل تغییر نیستند. برای همین هم در بسیاری از موارد، همکاران بنده و خودم راه‌کارهایی برای رضایت گرفتن به خانواده قاتل پیشنهاد می‌دادیم. بار‌ها شخصا و خارج از وظیفه و ساعت کاری، به ملاقات خانواده متوفی رفته‌ام. 



هنگامی که فیلم «هیس، دختر‌ها فریاد نمی‌زنند» را دیدم، بسیاری از خاطرات برایم زنده شدند و ‌قاطعانه و خارج از هرگونه تعصبی عرض می‌کنم که چنین تلاش‌هایی انجام می‌شود.



بار‌ها شاهد اجرای حکم اعدام بوده‌ام؛ برای نمونه، شاهد اعدام دختری بودم که همسر دوم فرد کارخانه‌داری بود و همسرش را به قتل رسانده بود. او به صراحت در دادگاه و بازجویی‌ها اعتراف و ‌ صحنه قتل را بازسازی کرد. قاضی هم وی را مجرم دانست و در ‌‌نهایت حکم قصاص به درخواست برادر مقتول که از طرف فرزندان مقتول وکالت داشت، صادر شد.

این خانم به شهادت همکاران خانم بند نسوان، دارای موهای بلند و مشکی بود. روز اعدام وقتی او را در حیاط اوین بالای چهارپایه بردند، برادر مقتول از قاضی «عسکر» خواست فقط سوالی از دختر بپرسد و بعد حکم را اجرا کند.

‌ این فرد از قاتل پرسید انگیزه واقعی‌ او از این قتل چه بود؟ مقتول پرده از یک راز برداشت. گفت همسرش ناتوان جنسی بوده و هر شب یکی از کارگران کارخانه‌اش را به منزل می‌آورده تا با او رابطهٔ جنسی داشته باشد. در این لحظه، قاضی عسکر دستور تعویق حکم و بررسی ادعای قاتل را داد. با توجه به مستندات و اعتراف کارگران، ادعای ایشان تایید شد و خانواده مقتول رضایت دادند.

جالب است بدانید که پس از پایان مراسم اعدامی که انجام نشد، هنگامی که آن زن از پای چوبهٔ دار پایین آورده شد، تمام موهای سیاهش سفید شده بود.

این که فکر کنید درون سیستم قوه قضاییه، همه قضات موافق اعدام هستند، اشتباه است. من شاهد هستم که حرکت‌هایی در زمینه مخالفت با اعدام و نرمش‌هایی در زمینه بخشش حکم قصاص انجام می‌شود. اما به هر حال، در حوزه قضایی هم تکثر عقیده و تفکر وجود دارد.

دلم می‌خواهد خاطره یک سنگسار را برایتان تعریف کنم؛  یک شب بارانی، یک راننده تاکسی زن بارداری را سوار می‌کند تا به مقصد برساند اما زن گریه می‌کند که جایی برای ماندن ندارد. راننده هم او را به خانه‌اش نزد همسر و سه فرزندش می‌برد. اما فردا صبح، زن حاضر به ترک خانه مرد تاکسی‌دار نمی‌شود و ادعای عجیبی را مطرح می‌کند. این که فرزند درون شکمش از مرد راننده است. کار بیخ پیدا می‌کند و به شکایت می‌رسد.

بعد از شکایت، مشخص شد مرد، عقیم مادرزاد است و هر سه فرزندش محصول رابطه همسرش با برادرش بوده است. با شکایت مرد، قاضی رای به سنگسار هر دو دادند.اما در هنگام سنگسار، مرد مجرم از چاله خارج شد و در محوطه اوین شروع به دویدن و فرار کرد. صحنه دردناکی بود ولی بنا به دستور شرع، به علت زنا با محارم، او را دوباره در چاله کردند تا کشته شد.

به هر حال، یکی از دلایل استعفا دادنم همین فشارهای فوق‌طاقت روانی بود. حالا احساس می‌کنم شب‌ها راحت‌تر می‌خوابم. به هر حال در هیچ گوشه‌ای از سرنوشت کسی مسوول نیستم. به نظرم حکم به مجرم بودن یا نبودن کسی بسیار ترسناک است، به ویژه وقتی پای مرگ و زندگی یک انسان درمیان است. به هر حال، من به خاطر آرمان‌های پدرم وارد این کار شدم و الان که کناره گرفته‌ام، شب‌ها آسوده می‌خوابم.»

پزشکی که درحال جراحی خود است

پزشکی که درحال جراحی خود است


عکس پزشکی که درحال جراحی خود است

سال ۱۹۶۴، دکتر روگوزوف، در ۲۷ سالگی مقیم ایستگاهی در قطب جنوب بود. در این زمان او تشحیص داد که مبتلا به آپاندیسیت حاد شده است. شرایط او داشت بدتر می‌شد و به خاطر شرایط آب و هوایی، هواپیمایی نمی‌توانست فرود بیاید. به همین خاطر او تصمیم گرفت، خودش را عمل کند.

او با بیهوشی موضعی عمل را شروع کرد، در حین عمل، هواشناس ایستگاه، ریتراکتور (وسیله‌ای که دو سوی برش جراحی را می‌گیرد و برش را باز نگه می دارد) را برایش نگه داشت، راننده ایستگاه آینه‌ را برای او نگه داشته بود، دانشمندی هم وسایل عمل را به او می‌داد...
دکتر روگوزوف در حالت خم‌شده به جلو، عمل را انجام داد و گرچه یک بار طی عمل از حال رفت، توانست عمل را کمتر از دو ساعت انجام دهد. بعد از دو هفته او کاملا بهبود پیدا کرد

چاقی شکم و یافته های جدید

چاقی شکم و یافته های جدید

چاقی شکم و یافته های جدید



امروزه افزایش دور کمر در میانسالی برای بسیاری از مردان و زنان مشکل ساز شده است. دانشمندان سعی می کنند تا علت اصلی این امر را بیابند.آنها معتقدند که ۲ نوع چربی در بدن وجود دارد که با بالا رفتن سن در بخش هایی از بدن تجمع پیدا می کند. یکی از این نوع چربی ها، چربی های سفید است که زیر پوست شکم و ران جمع می شود. این نوع چربی بر اثر پرخوری به وجود می آید.


به گزارش نشریه پیام ام اس به نقل از روزنامه خراسان ؛ نوع دیگر چربی قهوه ای است که با افزایش روند سوخت و ساز بدن حرارت تولید می کند (یعنی باعث سوخت و ساز چربی سفید می شود. به عبارتی برای سوخت و ساز چربی سفید وجود چربی قهوه ای ضروری است) چربی قهوه ای در اطراف استخوان کتف نوزادان وجود دارد و به حفظ دمای بدن آنها پس از به دنیا آمدن کمک می کند.


پیشتر تصور می شد که بدن به این نوع چربی مفید در دوره بزرگسالی نیاز ندارد و این چربی در کودکی از بین می رود. اما نتایج بررسی ها نشان می دهد که چربی قهوه ای تا بزرگسالی در بدن باقی می ماند و در زنان نسبت به مردان بیشتر است. بررسی های جدید محققان ژاپنی نشان می دهد که با بالا رفتن سن، میزان تولید حرارت ناشی از فعالیت چربی قهوه ای کاهش پیدا می کند. این امر بدان معناست که فعالیت این نوع چربی کاهش می یابد و در نتیجه چربی سفید کمتر می سوزد.

یکی از توصیه های عموم این است که برای جلوگیری از پیری زود رس افراد مسن باید بیشتر از دیگران فعالیت جسمی داشته باشند.

به گفته محققان علت کاهش فعالیت چربی های قهوه ای، بالا رفتن سن است و تا زمانی که راهی برای بازگرداندن آن پیدا نشود، افراد مسن باید سالاد و پروتئین های سالم بیشتری بخورند و بیشتر ورزش کنند.


محققان معتقدند که می توان چربی قهوه ای را دوباره فعال کرد. با این کشف می توان راهکاری جدید برای درمان بیماری های مربوط به چاقی مفرط از جمله دیابت، بیماری قلبی، فشارخون بالا و برخی انواع سرطان یافت. آزمایش روی ۲ گروه از نمونه های آزمایشگاهی نشان می دهد گروهی که با کمبود ژن گیرنده های عامل فعال کننده پلاکت (PAFR) مواجه بودند، دچار چاقی مفرط شدند. در حالی که گروه دوم طبیعی بودند.


کمبود ژن «PAFR» باعث نقص در فعالیت چربی های قهوه ای می شود که به دلیل کاهش سوخت چربی، فرد دچار چاقی مفرط می شود. این چاقی اطراف کمر بیشتر است. چربی دور عضوی بدن با بروز دیابت و بیماری قلبی ارتباط دارد در حالی که شکم بزرگ خطر بیماری های قلبی را افزایش می دهد. تنها افزایش چند سانتی متری حجم شکم می تواند نشانه تراکم چربی در رگ ها باشد. برای حفظ وزن ثابت، افراد بالای ۴۵ سال باید روزی ۲۰۰ کالری کمتر از جوان ترها مصرف کنند.

برای پیشگیری از چاقی در اطراف کمر چندموضوع مطرح می شود.یکی اتخاذ برنامه غذایی کم چربی و پرکربوهیدرات سرشار از فیبر غیرفرآوری شده که کلید لاغر ماندن است و نظریه دیگر فعالیت ورزشی است.

انجام ورزش متوسط تا شدید حداقل در ۵ روز هفته به مدت ۳۰ تا ۴۵ دقیقه ضروری است

خطرات گوشی های هوشمند را بدانیم.

خطرات گوشی های هوشمند را بدانیم.

خطرات گوشی های هوشمند را بدانیم.




آیا شما و تلفن هوشمندتان جدایی ناپذیرید؟ اگر این طور است، باید بدانید افراد بسیاری مانند شما هستند. تحقیقات بسیاری نشان داده که نمودار رشد اعتیاد به کار با تلفن هوشمند به سرعت در حال افزایش است. در یک بررسی ۶۶ درصد افراد اعلام کرده اند که از اینکه موبایلشان دم دستشان نباشد یا آن را گم کنند، هراس دارند. همچنین نظرسنجی ها نشان می دهد بسیاری از افراد نیز عادت دارند که تلفن هوشمندشان را به رختخواب ببرند. مشخصا این چیزی جز یک اعتیاد مدرن به ابزارهای دیجیتالی نیست. به هر حال اگر شما هم از جمله این افراد هستید، بد نیست کمی بیشتر با صدماتی که تلفن هوشمند یا تبلتتان به شما می زند آشنا شوید.



۱ آلودگی های میکروبی

تبلت ها و گوشی های هوشمند که با لمس انگشتان کار می کنند، محل بسیار مناسب برای رشد، تکثیر و انتقال انواع باکتری های مضر و خطرناک برای انسان هستند که می توانند باعث بیماری فرد نیز شوند. تحقیقات نشان داده است که حداقل ۱۵ درصد از تبلت هایی که در بیمارستان ها استفاده می شوند، دارای مجموعه ای از باکتری های خطرناک مانند «استافیلوکوکوس اورئوس» و «کلستریدیوم سخت» هستند. سال ۲۰۱۲ تحقیقی در وال استریت ژورنال منتشر شد که در آن میکروب های هشت تلفن همراه مورد بررسی قرار گرفت. هر چند که اثری از باکتری استافیلوکوک (عامل مسمومیت های گوارشی و عفونت های پوستی) در آن ها پیدا نشد، ولی مقادیر زیادی از میکروب هایی که در مدفوع زندگی می کنند در آن ها یافت شد.محققان روش های مختلفی برای تمیز نگه داشتن این دستگاه ها توصیه می کنند که ساده ترین آنها، استفاده از پارچه «میکروفایبر» تمیز و نم دار است. البته به عقیده کارشناسان برای از بین بردن باکتری های مقاوم و ویروس آنفلوآنزا از روی گوشی ها و تبلت ها نیاز به استفاده از محصولات ضدعفونی کننده یا الکل است. دستگاه هایی نیز وجود دارند که با استفاده از نور ماورای بنفش تمام مجموعه های موجود باکتریزای برروی گوشی ها را نابود می کند که می توانند در بیمارستان ها مفید باشد. محققان همچنین توصیه به تمیز نگه داشتن روزانه گوشی ها و تبلت ها و ضدعفونی آنها می کنند تا از انتقال باکتری ها جلوگیری شود.


۲ گردن درد

تایپ کردن بیش از اندازه می تواند منجر به بروز گردن درد شود. علاوه بر درد گردن ممکن است دردهای مشابهی در شانه ها و حتی سر نیز بروز کند. بد نیست بدانید که وزن سر انسان به طور متوسط ۵ کیلوگرم است. حال تصور کنید که نگه داشتن مداوم این وزن در حالت ثابت می تواند چه فشاری را بر گردن شما وارد کند.


۳ بی قراری

نتیجه مطالعه ای که در سال ۲۰۱۱ انجام شده است نشان می دهد که ممنوعیت ناگهانی استفاده از ابزارهای الکترونیکی به مدت ۲۴ ساعت در فردی که به استفاده از آنها عادت دارد، می تواند باعث بروز رفتارهایی مانند بی قراری، آشفتگی، اضطراب و احساس انزوا در او شود.


۴ بدخوابی

نتیجه یک نظرسنجی که در سال ۲۰۱۰ در دانشگاه استنفورد انجام شد، نشان داد که بیش از سه چهارم دانشجویان این دانشگاه، تلفن همراه خود را به رختخواب می برند. این احتمالا خبر خوبی برای رئیس دانشگاه نیست، زیرا بر اساس نتیجه تحقیقی که در نشریه Nature منتشر شد، می توان گفت نور صفحه گوش های هوشمند منجر به تاخیر در روند تولید ملاتونین شده و خوابیدن را به تأخیر می اندازد. همان طور که می دانید ملاتونین را هورمون خواب می نامند و در تاریکی بیشتر ترشح می شود و باعث خواب آلودگی می شود. نتیجه خواب ناکافی در شب هم احساس خستگی و بی حالی در طی روز است.


۵ سندروم ویبره خیالی

اگر از افرادی هستید که ناخودآگاه فکر می کنید موبایلتان در حال ویبره زدن است، به این سندرم مبتلا هستید و این مشکل در اثر استفاده بیش از حد از تلفن همراه است. مطالعه در سال ۲۰۱۲ نشان داد که بیش از ۹۰ درصد دانش آموزان یک دبیرستان دچار عارضه ویبره خیالی (Phantom vibration syndrome) هستند.


۶ کاهش شنوایی

اگر موزیک های تلفن هوشمند خود را با هدفون مناسب و صدای کم گوش می دهید، جای نگرانی نیست. اما صدای بلند موزیک می تواند به گوش داخلی و شنوایی شما صدمات جدی وارد کند، زیرا صدای بلند هدفون باعث آسیب سلول های ظریف داخل گوش شما که وظیفه ارسال پیام های شنوایی به مغز را دارند می شود و تخریب آنها مساوی است با کاهش یا از دست دادن قدرت شنوایی.


۷ درد مچ دست

آیا تا به حال دردی در انگشتان یا مچ دست خود احساس کرده اید؟ دلیلش ممکن است به یک اصطلاح غیرپزشکی تحت عنوانclaw text مرتبط باشد. عارضه ای که به دلیل انجام بیش از حد فعالیت هایی مانند تایپ پیامک و انجام برخی بازی های موبایلی ایجاد می شود و در نهایت منجر به درد انگشتان، مچ و بازوی دست ها می گردد.


۸ اعتیاد

وضعیت اعتیاد به ابزارهای دیجیتال چندان جالب نیست. طبق نتایج مطالعه ای که در سال ۲۰۱۲ انجام شده، ۶۶ درصد افراد اعتراف کرده اند که گم شدن یا در دسترس نبودن گوشی هوشمندشان آن ها را به شدت نگران و آشفته می کند. به علاوه بر اساس یک نظرسنجی نیمی از افراد ۱۸ تا ۲۹ ساله حتی در توالت نیز از همراه بردن گوشی هوشمندشان نمی گذرند.


۹ خطر مواج رادیویی

هر چند که خطرناک بودن امواج تلفن های همراه هنوز هم به طور قطعی تایید نشده است، اما سازمان بهداشت جهانی، امواج این دستگاه ها را از امواج احتمالا پرخطر برای انسان و عامل احتمالی سرطان برشمرده است. بد نیست بدانید خطرات د.د.ت هم پیش از آنکه تایید شود، به همین شکل از سوی سازمان بهداشت جهانی پرخطر به حساب می آمد.


منبع:آفتاب