مطالب خبری جدید  و  آموزنده
مطالب خبری جدید  و  آموزنده

مطالب خبری جدید و آموزنده

داستان زن خیابانی و قتل فرزند 5 روزه

اعتماد: قضات دیوان عالی کشور حکم قصاص زنی که فرزند 5 روزه اش را به قتل رسانده و مثله کرده بود تایید کردند.

این زن 28 ساله که سهیلا نام دارد در یکی از مراکز بهزیستی فرزندش را به دنیا آورد و 5 روز بعد او را با چاقو به قتل رساند.

سهیلا در اعترافاتش در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران، اتهام قتل را پذیرفت و گفت؛ از 15سالگی بی خانمان شدم. پدرم که فوت شد از خانه فرار کردم و دیگر برنگشتم. کسی هم دنبالم نیامد. پسری که من فریب عشقش را خورده بودم در تهران رهایم کرد. از فرط گرسنگی و بی سرپناهی به یک زن خیابانی تبدیل شدم. هر شب و هر روز در یک خانه مورد سوءاستفاده قرار می گرفتم. چاره یی نداشتم جز اینکه به خواسته های عده یی مرد هوسران تن دهم. آنها می دانستند که من بی کس و بی پناه هستم و از من سوءاستفاده می کردند.

وی ادامه داد؛ هیچ کس نمی فهمد من چه می گویم، مگر آنهایی که سرمای دی ماه را چشیده و این شب ها را در خیابان خوابیده باشند. بارها اتفاق افتاد که شب های یخبندان را در خیابان صبح کردم. من نمی خواستم به این راه کشیده شوم، می خواستم زندگی کنم، آرامش داشته باشم و مثل تمام زنان دنیا به همسر و فرزندانم عشق بورزم، اما نتوانستم و نشد، تا اینکه یک سال و نیم پیش مردی معتاد مرا به خانه اش برد. من زندگی کردن با او را دوست نداشتم اما مجبور بودم تحمل کنم. من از آن مرد باردار شدم و در حالی که حامله بودم مجبور شدم خانه او را ترک کنم. آن مرد می خواست مرا هم معتاد کند. پس از ترک وی دوباره بی خانمان شدم و یک روز پلیس مرا دستگیر کرد و به بهزیستی تحویل داد. من بهزیستی را دوست نداشتم. همه می دانند که آنجا هیچ کس راحت نیست، اما چون باردار بودم مجبور شدم شرایط را تحمل کنم.وقتی پسرم به دنیا آمد، او را در آغوش گرفتم. حس مادر بودن خیلی زیبا است و مانند هزاران مادر دیگر عاشق فرزندم شدم.

وی ادامه داد؛ می دانستم سرنوشت تلخی در انتظار فرزندم است. فرزند نامشروع یک زن خیابانی بودن جرم ناکرده یی بود که پسرم از بدو به دنیا آمدن باید با خود یدک می کشید و مسلماً سرنوشت خوبی در انتظارش نبود، به همین خاطر تصمیم گرفتم او را بکشم. من پسرم را دوست داشتم ولی چاره یی جز قتل وی برایم وجود نداشت. من نمی خواستم او هم سرنوشتی همانند من داشته باشد. من تقاضای بخشش ندارم چون بزرگ ترین لطف را به فرزندم کردم.

از آنجا که پدر این کودک 5 روزه هرگز شناسایی نشد، دادستان تهران به عنوان ولی دم قهری برای سهیلا تقاضای قصاص کرد و با توجه به این تقاضا و در حالی که پزشکی قانونی اعلام کرد سهیلا بیماری روانی ندارد، قضات شعبه 71 حکم بر قصاص این زن صادر کردند. با اعتراض وکیل تسخیری سهیلا پرونده به دیوان عالی کشور رفت اما قضات دیوان اعتراض را وارد ندانستند و دیروز حکم قصاص را تایید کردند. به این ترتیب پرونده سهیلا برای گذراندن آخرین مرحله قضایی به دفتر رئیس قوه قضائیه فرستاده شد.
نظرات 1 + ارسال نظر
no booooody شنبه 6 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:12 http://walker.blogsky.com

مطالب شادت کجاست فکر میکردم بلاگتو بخونم از خنده روده بر میشم ولی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد