مطالب خبری جدید  و  آموزنده
مطالب خبری جدید  و  آموزنده

مطالب خبری جدید و آموزنده

با دقت ببینید!!

تصویر






.








.











.











.











.









.









.

























مطمئنی خوب دقت کردی؟





تصویر





secret 3 - فراتر از راز  ویندوز زیبا و دوست داشتنی کودکان توتال کر - پرفروش ترین دستگاه لاغری دنیا مجموعه بی نظیر کارتون باکوگان bakugan گیم جذاب و جدید وینکس winx club مجموعه کارتون نایاب و زیبای برتز - bratz  مجموعه بی نظیر کارتون کایو caillou کارتون نایاب و زیبای سیندی Sindy مجموعه بی نظیر کارتون BEN 10 نرم افزار خارق العاده تقویت امواج مغز  آموزش تجوید و نغمات و دستگاه های قرآنی بهترین و جدیدترین فروشگاه اینترنتی با ارزانترین قیمت کارنون – فیلم  آموزشی   secret 3 - فراتر از راز  ویندوز زیبا و دوست داشتنی کودکان توتال کر - پرفروش ترین دستگاه لاغری دنیا مجموعه بی نظیر کارتون باکوگان bakugan گیم جذاب و جدید وینکس winx club مجموعه کارتون نایاب و زیبای برتز - bratz  مجموعه بی نظیر کارتون کایو caillou کارتون نایاب و زیبای سیندی Sindy مجموعه بی نظیر کارتون BEN 10 نرم افزار خارق العاده تقویت امواج مغز  آموزش تجوید و نغمات و دستگاه های قرآنی بهترین و جدیدترین فروشگاه اینترنتی با ارزانترین قیمت کارنون – فیلم  آموزشی   secret 3 - فراتر از راز  ویندوز زیبا و دوست داشتنی کودکان توتال کر - پرفروش ترین دستگاه لاغری دنیا مجموعه بی نظیر کارتون باکوگان bakugan گیم جذاب و جدید وینکس winx club مجموعه کارتون نایاب و زیبای برتز - bratz  مجموعه بی نظیر کارتون کایو caillou کارتون نایاب و زیبای سیندی Sindy مجموعه بی نظیر کارتون BEN 10 نرم افزار خارق العاده تقویت امواج مغز  آموزش تجوید و نغمات و دستگاه های قرآنی بهترین و جدیدترین فروشگاه اینترنتی با ارزانترین قیمت کارنون – فیلم  آموزشی   secret 3 - فراتر از راز  ویندوز زیبا و دوست داشتنی کودکان توتال کر - پرفروش ترین دستگاه لاغری دنیا مجموعه بی نظیر کارتون باکوگان bakugan گیم جذاب و جدید وینکس winx club مجموعه کارتون نایاب و زیبای برتز - bratz  مجموعه بی نظیر کارتون کایو caillou کارتون نایاب و زیبای سیندی Sindy مجموعه بی نظیر کارتون BEN 10 نرم افزار خارق العاده تقویت امواج مغز  آموزش تجوید و نغمات و دستگاه های قرآنی بهترین و جدیدترین فروشگاه اینترنتی با ارزانترین قیمت کارنون – فیلم  آموزشی   secret 3 - فراتر از راز  ویندوز زیبا و دوست داشتنی کودکان توتال کر - پرفروش ترین دستگاه لاغری دنیا مجموعه بی نظیر کارتون باکوگان bakugan گیم جذاب و جدید وینکس winx club مجموعه کارتون نایاب و زیبای برتز - bratz  مجموعه بی نظیر کارتون کایو caillou کارتون نایاب و زیبای سیندی Sindy مجموعه بی نظیر کارتون BEN 10 نرم افزار خارق العاده تقویت امواج مغز  آموزش تجوید و نغمات و دستگاه های قرآنی بهترین و جدیدترین فروشگاه اینترنتی با ارزانترین قیمت کارنون – فیلم  آموزشی   secret 3 - فراتر از راز  ویندوز زیبا و دوست داشتنی کودکان توتال کر - پرفروش ترین دستگاه لاغری دنیا مجموعه بی نظیر کارتون باکوگان bakugan گیم جذاب و جدید وینکس winx club مجموعه کارتون نایاب و زیبای برتز - bratz  مجموعه بی نظیر کارتون کایو caillou کارتون نایاب و زیبای سیندی Sindy مجموعه بی نظیر کارتون BEN 10 نرم افزار خارق العاده تقویت امواج مغز  آموزش تجوید و نغمات و دستگاه های قرآنی بهترین و جدیدترین فروشگاه اینترنتی با ارزانترین قیمت کارنون – فیلم  آموزشی   secret 3 - فراتر از راز  ویندوز زیبا و دوست داشتنی کودکان توتال کر - پرفروش ترین دستگاه لاغری دنیا مجموعه بی نظیر کارتون باکوگان bakugan گیم جذاب و جدید وینکس winx club مجموعه کارتون نایاب و زیبای برتز - bratz  مجموعه بی نظیر کارتون کایو caillou کارتون نایاب و زیبای سیندی Sindy مجموعه بی نظیر کارتون BEN 10 نرم افزار خارق العاده تقویت امواج مغز  آموزش تجوید و نغمات و دستگاه های قرآنی بهترین و جدیدترین فروشگاه اینترنتی با ارزانترین قیمت کارنون – فیلم  آموزشی   secret 3 - فراتر از راز  ویندوز زیبا و دوست داشتنی کودکان توتال کر - پرفروش ترین دستگاه لاغری دنیا مجموعه بی نظیر کارتون باکوگان bakugan گیم جذاب و جدید وینکس winx club مجموعه کارتون نایاب و زیبای برتز - bratz  مجموعه بی نظیر کارتون کایو caillou کارتون نایاب و زیبای سیندی Sindy مجموعه بی نظیر کارتون BEN 10 نرم افزار خارق العاده تقویت امواج مغز  آموزش تجوید و نغمات و دستگاه های قرآنی بهترین و جدیدترین فروشگاه اینترنتی با ارزانترین قیمت کارنون – فیلم  آموزشی  


از بیل گیتس پرسیدند از تو ثروتمند تر هم هست?

http://politicolnews.com/wp-content/uploads/2010/01/Bill_Gates_718639.jpg

از بیل گیتس پرسیدند از تو ثروتمند تر هم هست?
در جواب گفت بله فقط یک نفر.
پرسیدند کی هست؟
در جواب گفت :  من سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و به تازگی اندیشه های
در حقیقت طراحی مایکروسافت را تو ذهنم داشتم پی ریزی میکردم، در فرودگاهی در
نیویورک بودم که قبل از پرواز چشمم به نشریه ها و روزنامه ها افتاد. از تیتر یک
روزنامه خیلی خوشم اومد، دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم که پول خرد
ندارم برای همین اومدم منصرف بشم که دیدم یک پسر بچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه
پر توجه منو دید گفت این روزنامه مال خودت بخشیدمش به خودت بردار برای خودت
گفتم آخه من پول خرد ندارم
گفت برای خودت بخشیدمش برای خودت
سه ماه بعد بر حسب تصادف توی همون فرودگاه و همون سالن پرواز داشتم دوباره چشمم به یه مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم باز همون بچه بهم گفت
این مجله رو بردار برا خودت
گفتم پسرجون چند وقت پیش باز من اومدم یه روزنامه بهم بخشیدی تو هر کسی میاد
اینجا دچار این مسئله میشه بهش میبخشی؟!
پسره گفت آره من دلم میخواد ببخشم از سود خودمه که میبخشم
به قدری این جمله پسر و این نگاه پسر تو ذهن من مونده که با خودم فکر کردم
خدایا این بر مبنای چه احساسی اینا رو میگه
بعد از 19 سال زمانی که به اوج قدرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد رو پیدا کنم
تا جبران گذشته رو بکنم
اکیپی رو تشکیل دادم و گفتم برید و ببینید در فلان فرودگاه کی روزنامه
میفروخته. یک ماه و نیم تحقیق کردند متوجه شدند یک فرد سیاه پوست مسلمانه که الان
دربان یک سالن تئاتره خلاصه دعوتش کردن اداره
ازش پرسیدم منو میشناسی؟
گفت بله جناب عالی آقای بیلگیتس معروف که دنیا  میشناسدتون
بهش گفتم سال ها قبل زمانی که تو پسر بچه بودی و روزنامه میفروختی دو بار
چون پول خرد نداشتم به من روزنامه مجانی دادی، چرا اینکار رو کردی؟
گفت طبیعی است چون این حس و حال خودم بود
حالا میدونی چه کارت دارم، میخوام اون محبتی که به من کردی رو جبران کنم
جوون پرسید به چه صورت؟
هر چیزی که بخوای بهت میدم
(خود بیلگیتس میگه خود این جوونه وقتی با من صحبت میکرد مرتب میخندید)
پسره سیاه پوست گفت: هر چی بخوام بهم میدی؟
هرچی که بخوای
واقعاً هر چی بخوام؟
بیل گیتس گفت: آره هر چی که بخوای بهت میدم، من به 50 کشور آفریقایی وام داده ام
به اندازه تمام اونا به تو میبخشم
جوون گفت: آقای بیل گیتس نمیتونی جبران کنی
گفتم: یعنی چی؟ نمیتونم یا نمیخوام؟
گفت: تواناییش رو داری اما نمیتونی جبران کنی
پرسیدم واسه چی نمیتونم جبران کنم؟
جوون سیاه پوست گفت: فرق من با تو در اینه که من در اوج نداشتنم به تو
بخشیدم ولی تو در اوج داشتنت میخوای به من ببخشی و این چیزی رو جبران نمیکنه
اصلا جبران نمیکنه. با این کار نمیتونی آروم بشی. تازه لطف شما از سر ما زیاد هم هست!
بیل گیتس میگه همواره احساس میکنم ثروتمند تر از من کسی نیست
جز این جوان 32 ساله مسلمان سیاه پوست.

روزگاری یک کشاورز

روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد.

کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت: اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود.

این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود. در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت. دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت!

سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد.

تصور کنید اگر شما آنجا بودید چه کار می کردید؟ چه توصیه ای برای آن دختر داشتید؟

اگر خوب موقعیت را تجزیه و تحلیل کنید می بینید که سه امکان وجود دارد:

1ـ دختر جوان باید آن پیشنهاد را رد کند.

2ـ هر دو سنگریزه را در بیاورد و نشان دهد که پیرمرد تقلب کرده است.

3ـ یکی از آن سنگریزه های سیاه را بیرون بیاورد و با پیرمرد ازدواج کند تا پدرش به زندان نیفتد.

لحظه ای به این شرایط فکر کنید. هدف این حکایت ارزیابی تفاوت بین تفکر منطقی و تفکری است که اصطلاحا جنبی نامیده می شود. معضل این دختر جوان را نمی توان با تفکر منطقی حل کرد.

به نتایج هر یک از این سه گزینه فکر کنید، اگر شما بودید چه کار می کردید؟!

و این کاری است که آن دختر زیرک انجام داد:

دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود، وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های دیگر غیر ممکن بود.

 

در همین لحظه دخترک گفت: آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم! اما مهم نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شود سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است....

و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است.

نتیجه ای که 100 درصد به نفع آنها بود.

1ـ همیشه یک راه حل برای مشکلات پیچیده وجود دارد.

2ـ این حقیقت دارد که ما همیشه از زاویه خوب به مسایل نگاه نمی کنیم.

3ـ هفته شما می تواند سرشار از افکار و ایده های مثبت و تصمیم های عاقلانه باش

داستانی است درمورد اولین دیدار "امت فاکس"

داستانی است درمورد اولین دیدار "امت فاکس"، نویسنده و فیلسوف معاصر، ‌از آمریکا، هنگامی که برای نخستین بار به رستوران سلف سرویس رفت.

وی که تا آن زمان هرگز به چنین رستورانی نرفته بود، در گوشه ای به انتظار نشست، با این نیت که از او پذیرایی شود.

 اما هرچه لحظات بیشتری سپری میشد، ناشکیبایی او از اینکه میدید پیشخدمتها کوچکترین توجهی به او ندارند، شدت گرفت.

 از همه بدتر اینکه مشاهده میکرد کسانی که پس از او وارد شده بودند، در مقابل بشقابهای پر از غذا نشسته و مشغول خوردن بودند.

وی با ناراحتی به مردی که بر سر میز مجاور نشسته بود، نزدیک شد و گفت: من حدود بیست دقیقه است که در ایجا نشسته ام بدون آنکه کسی کوچکترین توجهی به من نشان دهد. حالا میبینم شما که پنج دقیقه پیش وارد شدید، با بشقابی پر از غذا در مقابل من، اینجا نشسته اید! موضوع چیست؟ مردم این کشور چگونه پذیرایی میشوند؟

 مرد با تعجب گفت: اینجا سلف سرویس است، سپس به قسمت انتهایی رستوران، جایی که غذاها به مقدار فراوان چیده شده بود، اشاره کرد و ادامه داد به آنجا بروید، یک سینی بردارید هر چه میخواهید انتخاب کنید، پول آنرا بپردازید، بعد اینجا بنشینید و آنرا میل کنید!

 امت فاکس که قدری احساس حماقت میکرد، دستورات مرد را پی گرفت، اما وقتی غذا را روی میز گذاشت، ناگهان به ذهنش رسید که زندگی هم در حکم سلف سرویس است. همه نوع رخدادها، فرصتها، موقعیتها، شادیها، سرورها و غم ها در برابر ما قرار دارد، درحالی که اغلب ما بی حرکت به صندلی خود چسبیده ایم و آنچنان محو این هستیم که دیگران در بشقاب خود چه دارند و دچار شگفتی شده ایم از اینکه چرا او سهم بیشتری دارد که هرگز به ذهنمان نمیرسد خیلی ساده از جای خود برخیزیم و ببینیم چه چیزهایی فراهم است، سپس آنچه میخواهیم برگزینیم.

 وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمیدهد، به دلیل آنست که شما هم چیز زیادی از او نخواستهاید

حکایت زیبا

یک شرکت بزرگ قصد استخدام یک نفر را داشت. بدین منظور آزمونی برگزار کرد که یک پرسش داشت. پرسش این بود:

شما در یک شب طوفانی در حال رانندگی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس می‌گذرید. سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. یک پیرزن که در حال مرگ است. یک پزشک که قبلاً جان شما را نجات داده است. یک خانم/آقا که در رویاهایتان خیال ازدواج... با ...او را دارید. شما می‌توانید تنها یکی از این سه نفر را سوار کنید. کدام را انتخاب خواهید کرد؟ دلیل خود را شرح دهید...

قاعدتاً این آزمون نمی‌تواند نوعی تست شخصیت باشد زیرا هر پاسخی دلیل خودش را دارد.
پیرزن در حال مرگ است، شما باید ابتدا او را نجات دهید. هر چند او خیلی پیر است و به هر حال خواهد مرد.
شما باید پزشک را سوار کنید. زیرا قبلاً جان شما را نجات داده است و این فرصتی است که می‌توانید جبران کنید. اما شاید هم بتوانید بعداً جبران کنید.
شما باید شخص مورد علاقه‌تان را سوار کنید زیرا اگر این فرصت را از دست دهید ممکن است هرگز قادر نباشید مثل او را پیدا کنید.
از دویست نفری که در این آزمون شرکت کردند، شخصی که استخدام شد دلیلی برای پاسخ خود نداد. او نوشته بود:
سوئیچ ماشین را به پزشک می‌دهم تا پیرزن را به بیمارستان برساند و خودم به همراه همسر رویاهایم منتظر