-small;">کاش میشد بر جدایی خشم کرد / شاخه های نسترن را با تواضع پخش کرد / کاش میشد خانه ای از مهر ساخت / مهربانی را در آن سرمشق کرد
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">یک لحظه بیبن با من چه کردی
همه احساسمو بازیچه کردی
جدایی را تو کردی من نکردم
زدی تیر به قلبم رد نکردی ، .
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">ابرهای بارانی چشمانم از بس باریدند ، همچون چاه چشمان عروسک هاییم خشکیدند . پایان جدایی کجاست .
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">کاش به جای جدایی مردن بود ، چون مردن یک لحظه است و جدایی ذره ذره مردن
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">به چشم خسته ی من آسمون سنگ شده ، لعنت به این جدایی دلم برات تنگ شده
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">آنکه
بین من و تو شام جدایی آورد ، می کنم نفرینش ، یا الهی ، بکنش چون من زار ،
پیش معشوقش خار ، هر دو چشمانش تار ، تا بداند چه به من می گذرد ، از غم
دوری آن چشم عزیز
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">معلمم گفت الف ، گفتم او ، گفت ب ، گفتم با او ، گفت پ ، گفتم پیش او ، گفت ج ، خواستم بگویم جدایی ، گفت نگو
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">تو دنیا از ۳ آهنگ خوشم نمیاد بشنوم ! صدای کودکی را از بی مادری ، صدای مجرمی را از بی گناهی ، صدای عاشقی را از جدایی
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">از باد پرسیدم پایان کار عشق چیست ؟ سری تکان داد و گفت نفرین بر این جدایی
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">مرا اینگونه باور کن ، کمی تنها کمی بی کس ، کمی از یادها رفته ، خدا هم ترک ما کرده ، خدا دیگر کجا رفته ؟ نمیدانم مرا آیا گناهی هست ؟ که شاید هم به جرم آن ؛ غریبی و جدایی هست
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">دوستی من و تو دوستی شاخه و برگ است ، و جدایی برگ از شاخه مرگ است
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">تا نباشد جدایی ها کـــ ـس نداند قدر یاران ، کویر خشک می داند بهای قطره ی باران
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">می
نالم از جدایی ای نازنین کجایی ، سوزم ز هجرت ای بهترین کجایی ، در باغ
آرزوها دیگر گلی نمانده ، در حسرت گل هستم ای باغبان کجایی ؟
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">فریاد زدم بدونی بیزارم از جدایی ، دلم برات تنگ شده عزیز دل کجایی ؟
-small;">
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">تو را دوست داشتم ولی افسوس که در دادگاه زمانه مرا محکوم به جدایی کردی
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">گرچه راه قیامت پر خطر است ، اما جدایی ز دوستان قیامتی دگر است
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">پرستوها چرا پرواز کردین ، جدایی را شما آغاز کردین ، جدای بی وفایی قهر و دوری ، همه باشند گناه آشنایی
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">در حسرت دیدار تو ام گفتم تا بدانی / از من تا تو صد سال راه است و جدایی / حال شب است و غم و تنهایی / افسوس که نیست برایمان هیچ راه وصالی .
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">چشمامو وقف تو کردم ، دل به خلوت تو بستم ، هم ترانه پس کجایی ؟ من که مردم از جدایی ، دل شکسته و غریبم ، جون میدم اگه نیایی
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">ما که در یاد همیم از چه جداییم / کی شود بار دگر گرد هم آییم
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">می
گویند سه چیز زاده ی عشق نیست : جدایی ، سفر ، فراموشی ، ولی آن زمان که
تو مرا تنها گذاشتی و فراموشم کردی من لحظه لحظه عاشقت شدم
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">می بوسیمت سه تایی / من و غم و تنهایی / امان از این جدایی / دلتنگتم خدایی
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">دلگیرم از تمام الفبای بی کسی ، به خصوص این پنج حرف : ج د ا ی ی
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">نه بلبل خواهد از بوستان جدایی / نه گل دارد خیال بی وفایی / اگر گفتی مرا الان چه حالی است / میان قلب من جای تو خالی است
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">دلتنگیهایم
از دوری توست ، تو که در آن غروب جدایی تنها ، مسافر جاده ها شدی و کوله
بارت را پر از یاس های سپید کردی تا بهای هنگفت عشق را بپردازی و عاشقانه
بازگردی ، من چشمانم را به امتداد جاده دوخته ام ، می دانم که روزی خواهی
آمد ، آن روز که عشق نایاب ترین عنصر زندگی انسانهاست
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">دراین دنیا نکردم من گناهی / فقط کردم به چشمانت نگاهی / اگر باشه نگاه من گناهی / مجازاتم بکن غیر از جدایی
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">آری فاصله ها کار خود را کرد / من و تو رو از هم جدا کرد
-small;">* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
-small;">وقتی دوتا دوست با هم صمیمی اند ، مرگ فقط یکی را داغدار می کند ولی جدایی هر دوتا رو !