«بیش از 165 نفر ایرانی در زندانهای مالزی بازداشت هستند که اتهام همگی آنان قاچاق مواد مخدر است و به موجب قانون مالزی قاچاق بیش از 15 گرم هروئین و مشابه آن حکم اعدام دارد و اغلب ایرانیها نیز در چنین موقعیت غم انگیزی هستند که نه زبان بلدند و نه پول وکیل دارند نه امکانات ارتباطی مناسب و بعضیها نیز خانوادگی بازداشت هستند».
به گزارش ایسنا، حسین عسکری راد، عضو هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز و نماینده اعزامی کانون وکلا به کارگروه آموزشی حقوق بشر که توسط کانون بینالمللی وکلا در مالزی برگزار شد به ارائه گزارشی از این کارگروه در سایت کانون وکلای دادگستری مرکز پرداخته است.
وی با اشاره به همراه تعدادی از همکاران وکیل در 14 اسفند در کارگاه شرکت کردهاند، نوشته است که در این روز به نمایندگی از کانون ضمن ارائه گزارشی در تشریح موقعیت ایران دررابطه با ارگانهای سازمان ملل متحد و اسناد بینالمللی حقوق بشر، خلاصه ای از وضعیت سیستم دادرسی و امکان مداخله وکلا در مراحل دادرسی و محدودیتهایی که وکلا در دادسراها و مراحل تحقیق با آن مواجه هستند آرزو کرد که این کارگاه مقدمه ای برای هم اندیشی و درک مشترک از مفاهیم حقوق بشر باشد.
وی با اشاره به بازدید از زندان کوالالامپور مینویسد: پس از توضیحات کامل ریاست زندان مزبور که با پاور پوینت انجام شد از سه بندی که زندانیان آن برای اولین بار بازداشت شدهاند بازدید به عمل آمد که وضعیت بسیار اسفناک و غم انگیزی حاکم بود وحقیقتاً در مقایسه با زندان اوین از لحاظ استانداردهای حقوق بشر، شرایط نگهداری زندانیان به مراتب از سطح پائینتری برخوردار بود. رییس زندان پس از ارائه توضیحات کامل، نماد زندان مالزی را به کانون وکلای دادگستری ایران هدیه کرد.
عسکری راد در گزارش خود خاطرنشان میکند: بیش از 165 نفر ایرانی در زندانهای مزبور بازداشت هستند که اتهام همگی آنان قاچاق مواد مخدر است و به موجب قانون مالزی قاچاق بیش از 15 گرم هروئین و مشابه آن حکم اعدام دارد و اغلب ایرانیها نیز درچنین موقعیت غم انگیزی هستند که نه زبان بلدند و نه پول وکیل دارند نه امکانات ارتباطی مناسب و بعضیها نیز خانوادگی بازداشت هستند.
وی ادامه میدهد: به منظور کمک به اینگونه اشخاص در آخرین پانل کارگاه از مسئول حقوق بشر کانون مالزی قول گرفتیم که معاضدت قضایی لازم را با زندانیان ایرانی بکند و برای اطمینان از احتمال کمک به زندانیان، با سرکنسول ایران «کسری مهمان پرست» تماس گرفتیم و در جلسه با ایشان، مشکلات بهداشتی و نگهداری زندانیان و امکان معاضدت قضائی مطرح شد و کارت ویزیت مسئول حقوق بشر کانون وکلای دادگستری مالزی به سر کنسول ایران تسلیم شد تا درصورت ضرورت این همکاری صورت پذیرد. مهمان پرست نیز اطلاعات مفصلی در خصوص ایرانیان مقیم مالزی وآسیبهای اجتماعی که ایرانیان بدان مبتلا هستند بیان کرد و به نظر میرسد هشدار فرودگاههای بین المللی ایران ونظارت موثر پلیس این فرودگاه ها بتواند جلوی دامهایی که باندهای بینالمللی مواد مخدر برای افرادی که به طمع درآمد اندک، مال، آزادی و جان خود را از دست دهند بگیرد.
وی در ادامه، مفهوم و منشاء حقوق بین المللی بشر ناظر به حقوق بازداشت شوندگان، کودکان و زنان، اسناد بین المللی حقوق بشر، وضعیت حقوق بشر در ایران و مالزی، قواعد ناظر به آزادیهای فردی و مقتضیات کارکرد دولتی، قواعد ناظر به دستگیری و بازداشت متهمین و حق اطلاع بازداشتی از دلیل دستگیری و بازداشت خود، حق دسترسی به محاکمه سریع، دسترسی به وکیل و برابری در برابر قانون و دادگاه، حق برائت و امکان بهره مندی از مترجم درمراحل دادرسی، حق سکوت در دادرسی و اینکه سکوت به ضرر متهم تفسیر نشود، حق به فرصت و امکانات کافی جهت تدارک دفاع و محاکمه علنی، منع شکنجه و رفتار تحقیر آمیز و امکان تنبیه ناقضین حقوق مزبور و اخذ خسارت، حق زنان به داشتن شخصیت حقوقی و تساوی آنان در برابر قانون، حق زنان به آزادگی از بردگی و تجارت برده ، کار اجباری و قاچاق زنان و تمامیت جسمانی و روانی ایشان، حق به اهلیت مدنی و مشارکت در امور اجتماعی و بهره مندی از سایر حقوق بشر، تعریف کودک ، محرومیت آزادی وی – کودک به عنوان قربانی و شاهد درمحاکم، وضعیت کودک در جدائی پدر و مادر- سیستم رسیدگی به جرایم نوجوانان را از جمله موضوعات مورد بحث در این کارگروه عنوان کرد.
براساس این گزارش، جلسات روز اول و دوم با مدیریت مشترک گروه ایرانی (به مدیریت حسین عسکری راد) و طرف مالزیایی و نماینده آی.بی.ای (IBA) اداره میشد. روز سوم که جلسات در حوزه حقوق زنان و کودکان بود نیز با نمایندگی «بهشید ارفع نیا» از کانون مرکز اداره شد و علاوه بر جلسات عمومی، هر کدام از مباحث در میزگردهای کوچکتر بحث میشد. در پایان، جلسهای با مدیریت مشترک نماینده کانون ایران و نماینده IBA و کانون مالزی برگزار شد و نسبت به مذاکرات کارگاه سه روزه جمع بندی مطلوبی صورت گرفت اظهارامیدواری شد که مشابه این کارگاه در ایران نیز برگزار شود.
از وقتی در دادگاه کیفری استان تهران مشغول به کار شدم به صدها پرونده رسیدگی کردهام. یکی از این پروندهها مربوط به مردی بود که توسط برادرش به قتل رسیده بود. این خانواده از منطقه غرب کشور بودند و پیوند خانوادگی آنها بسیار قوی بود.
همه چیز در پرونده نشان میداد که قاتل برادر مقتول است و شاهدان زیادی نیز وجود داشتند اما زمانی که مرد جوان در دادگاه حاضر شد تا در مورد قتل توضیح دهد، میگفت من قاتل نیستم و قاتل همسر برادرم است.
او مدعی بود برای اینکه فرزندان برادرش یتیم نشوند و بیمادر نمانند قتل را گردن گرفته است. او به طور کلی منکر قتل بود و خانواده اش که به عنوان ولی دم در جایگاه حاضر شده بودند هم اعلام کردند ضارب کس دیگری است و او باید کشته شود. آنها عروسشان را ضارب معرفی میکردند و می خواستند که پسرشان آزاد شود.
این ادعای عجیب در حالی بود که شاهدان در پرونده گفته بودند دیدهاند مرد جوان برادرش را با وارد آوردن ضربه شیشه به قتل رسانده است.
از آنجایی که این مرد بهطور کلی منکر بود و خانوادهاش هم تاکید میکردند، من جلسه را تجدید کردم و شاهدان را دعوت کردم. آنها وقتی در جایگاه حاضر شدند گفتند که دیده اند ضارب برادر مقتول بوده است. و شکی در این زمینه ندارند. برای من خیلی مهم بودکه بدانم چرا خانواده مقتول اصرار دارند که عروسشان قاتل است. این موضوع میتوانست در کشف واقعیت خیلی کمک کند.
همسر مقتول را به جایگاه دعوت کردم و از او توضیح خواستم. متوجه شدم او از فامیل مقتول نیست و در شهر دیگری زندگی میکرده است. شهری که فرهنگش با فرهنگ خانواده شوهرش بسیار متفاوت بود.
این فرضیه برای من قوت گرفت که شاید زن مقتول با کسی رابطه دارد و به همین دلیل هم خانواده قاتل چنین میگویند.
پرونده به دادسرا رفت و بعد از چند ماه برگشت اما همه سوالات آن جواب داده نشد.
وقتی جلسه مجدد برگزار شد من خودم در دادگاه سوالاتی پرسیدم که توانست واقعیت را کشف کند.
مشخص شد که قاتل و مقتول هر دو عاشق یک زن بودند؛ زنی که همسر مقتول بود و درگیری 2 برادر به خاطر همین موضوع بوده است و قاتل به خاطر کینهای که از مقتول داشته است با او دعوایی صوری به راه انداخته و بعد از قتل برادر امیدوار بود که بتواند با همسر او ازدواج کند اما همسر مقتول چند ماه بعد از مرگ شوهرش با پسرخالهاش ازدواج کرده و خانواده شوهرش را ترک کرده است.
این موضوع کینهای عمیق را در دل متهم به وجود آورده بود و او قصد داشت با وارد کردن اتهام به او زندگیاش را
دگرگون کند.
زن مقتول تبرئه شد و به خانهاش رفت تا زندگی جدیدش را آغاز کند و دیگر از مکر خانواده شوهر سابقش دور باشد.
نورالله عزیز محمدی ـ رئیس شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران
اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک اس ام اس جدید 90 جک جوک
عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن عکس و تصاویری از سونامی و زلزله ژاپن
مادر این دختر میگوید: «بچهام را نابود کردهاند. در مدت 50 روز هر
شب و هر ساعت او را به یک نفر میدادند و پول میگرفتند، همه آنها
افغانی بودند».
آفتاب: یک دختر 17 ساله ایرانی که 50 روز قبل توسط دو مرد افغانی در
خیابان افسریه تهران ربوده شده بود. از سوی تعداد زیادی از
کارگران افغانی وحشیانه مورد تجاوز قرار گرفت و سپس این دختر
ستمدیده و بیپناه را در مدت 50 روز به دیگر مردان افغانی اجاره
میدادند.
مادر این دختر که دیروز در شعبه چهارم دادیاری دادسرای جنایی تهران حاضر شده بود، گفت: «چند روز قبل از این حادثه برادرم در شهرستان فوت کرد و من مجبور شدم به شهرستان بروم، به همین خاطر دخترم زهرا را که کمی عقبافتادگی ذهنی دارد، به یکی از اقوام نزدیک سپردم ولی روز دهم تیرماه حدود ساعت سه بعدازظهر زهرا برای خرید پفک از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. وقتی به من خبر دادند بلافاصله به تهران برگشتم و از پلیس درخواست کمک کردم».
زهرا که بسختی
میتوانست صحبت کند، به دادیار سبحانیفر گفت: «ساعت سه بعدازظهر
رفتم بیرون، یک پیکان سفید که دو تا آدم توش بود، بهزور سوارم
کردند و درها را بستند هر چی مشت زدم به شیشه در باز نشد. بعد چاقو را
گذاشتند زیر گلویم، مرا بردند به یک خانه. یک زن پیر آنجا بود،
مریض بود مسرد. شب به من قرص دادند، خوابیدم بعد صبح که بیدار
شدم پاهام درد میکرد».
زهرا که با یادآوری خاطرات گذشته دچار هیجان شدیدی شده بود و لکنت او هر لحظه بیشتر میشد، از ناراحتی به گریه افتاد.
مادرش گفت: «بچهام را نابود کردهاند. در مدت 50 روز هر شب و هر ساعت او را به یک نفر میدادند و پول میگرفتند، همه آنها افغانی بودند».
زهرا که عصبانی شده
بود، گفت: «20 نفر بودند. نه، بیشتر بودند یکی میآمد میرفت، دوستش
میآمد، یکی همه پولها را میگرفت»!
دادیار سبحانیفر گفت: «اگر آنها را ببینی میشناسی»؟
زهرا گفت: «بله، بله».
بعد به دستور سبحانیفر شش متهم افغانی را به اتاق آوردند. زهرا با دیدن آنها صورتش را در هم کشید و رویش را از آنها برگرداند و گفت: «همه اینها بودند، کار بد کردند مرا بردند زیر میز، پاهایم درد میگرفت».
پدر زهرا گفت: «روزی
که زهرا را بردند، ما همه جا را دنبالش گشتیم بعد به پلیس خبر
دادیم. مدتی بعد زهرا به خانه تلفن کرد و گفت که او را دزدیدهاند.
ما هم از روی شماره تلفنی که به خانه زنگ زده بود، با کمک پلیس
به جستوجو پرداختیم و ماموران پس از چند روز متوجه شدند که آنجا یک
ساختمان نیمهکاره است».
پدر زهرا گفت: «پلیس یک مرد افغانی را در این ساختمان دستگیر کرد،
اما او از وجود دختر ربوده شده اظهار بیاطلاعی کرد و در تمام مدت
بازداشتش هیچ حرفی نزد، تا اینکه چند روز بعد دوباره زهرا تلفن کرد
ولی اینبار هیچ شماره تلفنی روی صفحه تلفن ما نیفتاد. زهرا به ما
گفت که یکجای دور است»
.
مادر زهرا هم گفت: «یک بار یک افغانیگوشی را از دست زهرا گرفت و
به من گفت که "دخترت را دزدیدیم باید پول بدهید تا او را آزاد
کنیم". من گفتم هر چقدر پول بخواهید میدهم، فقط دخترم را به من
برگردانید او مریض است. ولی دیگر خبری از آنها نشد».
بازجویی از همان مرد افغانی که دستگیر شده بود ادامه یافت و
بالاخره اعتراف کرد و گفت: «زهرا را مردی به نام عزیز تاجیک معروف
به عزیز افغانی به من داده بود. من هم بعد از یک شب زهرا را به
افغانی دیگری به نام یونس دادم و او را به ویلای یک دکتر در
دربندسر بردند».
بعد از شناسایی ویلا در
منطقه دربندسر فشم ماموران به آنجا رفتند، اما یکی از افغانیها با
دیدن ماموران، زهرا را به اتاقی زیر شیروانی برد و چاقویی را زیر
گلویش گذاشت و دهانش را بست و تهدیدش کرد: «اگر صدایت دربیاید و
ماموران پیدایمان کنند تو را میکشم».
بدین ترتیب ماموران پس از بازرسی ویلا موفق به پیدا کردن زهرا
نشدند و برگشتند، اما چند روز بعد بار دیگر ماموران صبح زود به همان
ویلا رفتند و به درون ویلا هجوم بردند و این بار زهرا را که در یکی
از اتاقها زندانی شده بود، پیدا کردند و نجاتش دادند. درون ویلا جز
زهرا هیچکس نبود. ماموران اطراف ویلا کمین کردند و نیمههای شب شش
مرد افغانی را دیدند که وارد ویلا میشوند، بسرعت از کمینگاهها بیرون
آمدند و همه مردان افغانی را دستگیر کردند.
متهمان دیروز در حضور
دادیار سبحانیفر منکر ربودن و تجاوز به زهرا شدند، اما زهرا که انکار
آنها را دید از عصبانیت فریاد میکشید و با سیلی محکم به گوش و صورت
آنها میکوبید و میگفت: «تو بودی، تو من را اذیت کردی، دوستت
کجاست»؟ بعد رو به صدیق یکی از دستگیرشدگان کرد که پیراهن سبزرنگی
به تن داشت و گفت: «تو پولها را میگرفتی و دوستانت را میآوردی،
پولها کو دوستانت کو»؟
بعد با کمک پدر و مادرش به زور او را روی صندلی نشاندند و آرام
کردند. مادر زهرا گفت: «بچهام کینهیی شده است و با دیدن این
نامردها دچار تشنج میشود. اینها فکر میکردند چون دخترم لکنت دارد و
عقبمانده ذهنی است، نمیتواند آنها را شناسایی کند. این بی وجدانها
دخترم را خیلی اذیت کردهاند، چندبار به او قرص اکس دادهاند تا
بیحال شود».
زهرا گفت: «یک بار از بالای کوه مرا هل دادند پایین، افتادم توی
رودخانه بعد گفتم دستها و پاهام درد میکنه، به من قرص بدهید ولی
یک قرصی به من دادند که بلند شدم رقصیدم. بعدش چندتایی ریختند
سرم و به زور لباسهایم را درآوردند. همه بدنم کبود بود هر وقت مرا
میفروختند یا اجاره میدادند، کتکم میزدند. من نمیخواستم اذیتم
کنند میگفتم بسه بسه، چقدر پول میخواهید؟ بگذارید برم پیش پدر و
مادرم ولی آنها میگفتند:" پدر و مادرت مردهاند دیگه باید برای
همیشه پیش ما بمانی"».
با دستگیری شش متهم افغانی مشخا شد یکی از آنها بهنام عزیز که در واقع او روز اول زهرا را با اتومبیل ربوده و فروخته بود، فراری شده و به افغانستان رفته است، اما چند روز قبل به ایران برگشته و به اتهام اقامت غیرقانونی در شیراز دستگیر شده است که دستور انتقال وی به تهران صادر شد.
دادیار سبحانیفر گفت: «در حال حاضر این شش نفر را به اتهام آدمربایی، قوادی و ارتباط نامشروع و اقامت غیرقانونی در کشور بازداشت میکنم و دستور دادهام تمام افغانیهایی که در مدت 50 روز اخیر از این دختر سوءاستفاده کردهاند شناسایی و دستگیر شوند».
ماموران
پلیس اطلاعات و امنیت عمومی شهرستان ورامین با اقدامات اطلاعاتی گسترده و
کنترلهای محسوس و غیرمحسوس در اطراف مطب پزشک، به یک مرد که رفت و آمدهای
مشکوکی به یک کافینت در آن حوالی داشت، مظنون شده و با هماهنگیهای لازم
با ورود به کافی نت متوجه شدند مرد ناشناس در حال تدارک و تهیه اعلامیه و
اطلاعیههای ویژه نیروی انتظامی برای دیگر پزشکان است.
قدس: 2مرد که با سوءاستفاده از عنوان پلیس قصد تسویهحساب با منشی یک پزشک را داشتند، در ورامین به دام افتادند.
سیداحمد میری، رئیس پلیس ورامین گفت: در پی دریافت گزارشی مبنی بر ارسال نامهای تهدیدآمیز با عنوان مامور پلیس برای عزل منشی یک پزشک در ورامین، با توجه به حساسیت موضوع، پیگیری پرونده به صورت ویژه در دستور کار ماموران قرار گرفت.
ماموران پلیس اطلاعات و امنیت عمومی شهرستان ورامین با اقدامات اطلاعاتی گسترده و کنترلهای محسوس و غیرمحسوس در اطراف مطب پزشک، به یک مرد که رفت و آمدهای مشکوکی به یک کافینت در آن حوالی داشت، مظنون شده و با هماهنگیهای لازم با ورود به کافی نت متوجه شدند مرد ناشناس در حال تدارک و تهیه اعلامیه و اطلاعیههای ویژه نیروی انتظامی برای دیگر پزشکان است.
وی در ادامه افزود: متهم در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر و برای بررسیهای بیشتر به پلیس اطلاعات و امنیت عمومی منتقل شد.
سرهنگ میری خاطرنشان کرد: مأموران در بررسیهای بعدی ابعاد دیگری از این پرونده را آشکار و در این ارتباط شخص دیگری را که با متهم در ارتباط بود شناسایی و در عملیاتی ضربتی او را نیز دستگیر کردند. رئیس پلیس ورامین در پایان تصریح کرد: متهمان دستگیر شده در بازجوییها اذعان کردند که پس از تنظیم نامه جعلی از سوی پلیس اطلاعات و امنیت عمومی ورامین، با تهدید پزشک تقاضای عزل منشی را کرده و با این عمل قصد سوءاستفاده از عنوان پلیس برای تسویهحساب شخصی با منشی مطب را داشتهاند.