تفسیر عاطفی تست آدمک
با بررسی آثار یک هنرمند، میتوان به آسانی سبک رایج عصر وی و شخصیت او را باز شناخت.
به همین دلیل است که روانشناسان کوشش کردهاند تا به ویژگیهای روانشناختی کودکان براساس تولیدات ترسمی آنها دست یابند. بدین ترتیب تست ترسیم آدمک خلق شد.
تست گودیناف
فلورانس گودیناف به منظور ارزشیابی سطح هوش کودکان یک مقیاس ۵۱ مادهای را تدارک دید. همچنین در این تست عوامل اجتماعی خواهی و عواطف کودک هم سنجیده میشود.
از دیدگاه نظریهپردازان مختلف آدمک ترسیم شده توسط کودک معرف شخصی است که بیش از هر کس دیگر، مورد توجه نقاش است. بنابراین هنگامی که از کودک خواسته میشود که به ترسیم بپردازد معمولاً تصویری را که از خود دارد فرافکن میکند اما گاهی نیز نقاشی وی معرف شخص دیگری است که مورد علاقه یا نفرت اوست.
به طور کلی، نقاشی یک شخص، معرف بیان خویشتن در رابطه با محیط است.
در تفسیر عاطفی آدمک باید به گزینههای مختلفی توجه داشت.
محل ترسیم آدمک: اینکه آزمودنی نقاش را در عدم قسمت صفحه ترسیم کند معانی مختلفی دارد.
ترسیم نقاشی در سمت راست صفحه نشان دهنده، توجه به آینده دلیستگی به پدر، ….، ترسیم نقاشی در سمت چپ نشان دهنده، توجه به گذشته و نشان دلبستگی به مادر است پایین صفحه نشان دهنده جهان تاریک کشانندههای ناهشیار و مرتبط با زندگی روزمره است. بالای صفحه معرف ارزشهای برتر و خیالپردازیهاست.
ابعاد آدمک: آدمک بزرگ به معنای اعتماد به نفس و احساس ایمنی و آدمک کوچک به معنای در خود خزیدگی و کمروئی است.
خطوط ترسیمی: خط پررنگ و ضخیم بیان کننده تمایل به لذات جسمانی و نشان دهنده پرخاشگری است.
خطوط کمرنگ نشان دهنده حساسیت و ملایمت است. خطوط موازی، سایهها و چهارخانهها در افراد مضطرب دیده میشود. خطوط شکسته در زاویهدار مشخص کننده خشم و ناآرامی و خطوط انحنادار بیان کننده ملایمت و زنانگی و خود دوستداری است.
- نکته : در نقاشی آدمک همچنین باید به نسبت اندامها و قرینهسازی آنها توجه داشت.
زیرا که عدم تقارن بارز نشان دهنده اختلالات عاطفی و قرینهسازی آنها توجه داشت.
حالت و حرکت: باید به نیمرخ و یا تمام رخ بودن آدمک و حالت حرکت یا ایستا بودن آن نیز توجه داشت. ترسیم نیمرخ بیان کننده بازخورد گریز (ترس از نگاه مستقیم) است که در حوالی سنین بلوغ با فراوانی بیشتری دیده میشود. وضع بدنی بدون تحرک ترجمان عدم ارضای نیازهای غریزی است وبیان کنند وقفه و اضطراب در آزمودنی است.
موضع بازوها: ترسیم افقی بازوها بیان کننده حالت تنش نسبت به محیط است و ترسیم بازوهای کاملاً فاصلهدار، نشان دهنده میل به مشارکت و جامعهخواهی است. ترسیم بازوها به سمت بالا بیانگر احساس شدید و ترسیم بازوها به صورت عمومی و چسبیده به بدن مهار خود و فاصلهگیری از دیگران را نشان میدهد.
موضع ساقها: ترسیم ساقهای فاصلهدار احساس پایداری و حرکت را نشان میدهد و ترسیم خطوط زاویهدار به معنای حرکت و ترسیم پاها به صورت چسبیده نشان دهنده بازداری و ترس است.
ساق پاهای طویل نشان دهنده کودکان فعال و ساقهای کوتاه نشان دهنده کودکان فعلپذیر است.
سر: سربزرگ بیان کننده خود دوستداری و گاهی بیان کننده گسترده هوش به دلیل یک تأخیر عملی سرکوچک در نقاشی بیان کننده وجود افسردگی و وجود مشکلات ارتباطی است.
چشمان: چشمان بزرگ بیانگر برونگرایی و کنجکاوی است و چشمان کوچک نشان دهنده درونگرایی است حذف چشمان امتناع از دیدن را نشان میدهد و چشمانی که به صورت یک دایره بزرگ و یک نقطه در وسط آن کشیده میشود ترس و وحشت را نشان میدهد.* ترسیم مژهها و ابروها دلمشغولیهای زیبایی شناختی را نشان میدهد.
لبها: لبهای بهم فشرده و خطی نشان دهنده وجود تنش است و لبهای پهن و کلفت علامت پرخاشگری است. دهان به صورت مرور بیانگر وابستگی و فعلپذیری است درمان بسیار کوچک در افراد بیاشتها روانی دیده میشود.
حذف دهان با احساس گنهکاری دهانی همراه است.
دندان: دندانهای نوک تیز بیانگر پرخاشگری است.
بینی: به دلیل شکل کشیده آن به منزله احلیلی تفسیر میشود.
گوشها: نشان دهند این است که می خواهد بشنود و بداند از طرف دیگر بیانگر آن چیزی است که از شنیدن آن رنج میبرد.
گردن: گردن کوتاه و پهن، نشانه خشونت و قوت غرایز و گردن طویل نشانه بزرگتر و برتر شدن از لحاظ جسمانی و روانی است.
ناف: که معمولاً به شکل دکمه ترسیم میشود نشان دهنده وابستگی است.
دستها و انگشتان: دستهای بسته بیان کننده بیاعتمادی و دستهای باز بیانگر حس نیت است.
ترسیم نکردن دستها و پا کشیدن آنها در پشت سر یا در جیب بیانگر ناتوانی در برقراری تماس با دیگران و یاد احساس کنهکاری است.
لباسها: بیانگر خورد دوستداری و تمایل به جلب توجه است.
رنگها : رنگهای به کاربرده شده در نقاشی نیز بیان کننده حالات عاطفی و روانی آنها است و تشدید رنگآمیزی یک ناحیهی ترسیم، به معنای تمرکز نیروی روانی در آن ناحیه است. غلبه رنگهای گرم منعکس کننده گرایش به برونگرایی و جستجوی تماس است و به کار بستن رنگهای سرد بیان کننده گرایش به درونگرایی و کمروئی است. فقدان رنگ در نقاشی بیان کننده خلاء عاطفی در برونریزی عواطف است و قسمتهای سفید کاغذ بیان کننده ناگفتنی ها، سکوت و رویاپردازیها است.
افراط در پر کردن نظامدار صفحه کاغذ نقاش آدمک بیان کننده تنش و اضطراب است.
ترسیم آدمک و روانشناس مرضی
- پارهای از نابهنجاریها که همواره کم و بیش جنبه مرضی دارند از فهرست زیر آمده است:
- امتناع از ترسیم و عدم تمایل به انجام آن
- کندی مفرط
- استفاده زیاد مدادپاککن
- آدمک خیلی کوچک و یا خیلی بزرگ
- ترسیم آدمک در خارج از صفحه
- ترسیم متوالی چند شخص
- پر کردن صفحه
- کشیدن بخشی از آدمک
- حیات زدائی (مثل کشیدن آدم مصنوعی)
- ناقص کشیدن
- امتناع از رنگآمیزی
- در هم ریختگی و عدم اتصال عناصر آدمک.