جوانی که قرار بود بعد از تغییر جنسیت مسیر زندگی خود را عوض کند و به آرزوهایش برسد، به قتل رسید.
به گزارش خبرنگار حوادث فارس، عصر ۲۷ مرداد سال
گذشته، مأموران کلانتری ۱۲۰ سیدخندان از طریق مرکز فوریت های پلیس، از وقوع
قتل یک زن جوان در خانه خود باخبر شدند.
مأموران با حضور در محل حادثه واقع در خیابان بنی
هاشم، با جسد غرق در خون زن جوانی به نام دیبا رو به رو شدند که به گفته
همسایه ها، توسط برادرش به قتل رسیده بود.
مهران، برادر دیبا که خود نیز زخمی بود، مدعی شد
که با خواهرش درگیر شده و بعد از زخمی کردن خود و خواهرش، او را با دستانش
خفه کرده است.
بعد از انتقال متهم به کلانتری و همچنین پلیس
آگاهی، وی مدعی شد که روز حادثه بر سر مسائلی با خواهرش درگیر شده و او را
به قتل رسانده است؛ قرار مجرمیت وی از سوی دادسرای جنایی تهران صادر و
پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری ارسال شد.
صبح امروز جلسه محاکمه در شعبه ۱۱۳ و به ریاست
قاضی محمدسلطان همتیار برگزار شد؛ شفیعی، نماینده دادستان با اشاره به
مدارک موجود در پرونده و همچنین اعلام گذشت اولیای دم، خواستار مجازات
متهم شد.
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و با بیان
اینکه اتهام را قبول دارد گفت: حامد، ۳۲ ساله بود و از حدود ۱۰ سال قبل با
توجه به اینکه تمایلات زنانه در او شدید شده بود، تصمیم گرفت تغییر جنسیت
دهد.
او همچنین تصمیم گرفت برای ادامه زندگی و کار به
تهران بیاید. تمام این موارد در حالی بود که در خانواده ما غیر از من هیچ
کس از این راز باخبر نبود.
وی ادامه داد: چند سالی از این موضوع گذشت تا
اینکه من برای تحصیل به تبریز رفتم و بعد از فارغ التحصیل شدن، همانجا
مشغول به کار شدم.
در این مدت ارتباطم با حامد کم شده بود و در سال
حدود ۲ بار او را می دیدم. در این مدت حامد به خارج از کشور رفت و در آنجا
عمل جراحی تغییر جنسیت انجام داد.
متهم گفت: تمام این موارد را آخرین باری که به
تهران آمدم متوجه شدم؛ او به من گفت کار در تبریز را رها کنم و برای کار در
مجموعه ای که او انتخاب کرده بود به تهران بیایم. به خاطر علاقه زیادی که
به او داشتم قبول کردم و به تهران آمدم؛ اما فهمیدم کار جدیدم را پسری که
با دیبا رابطه دارد انتخاب کرده است.
مهران افزود: اولین شبی که تهران بودم، نیمه شب
مرا از خواب بیدار کرد و حرف های نامربوطی زد؛ می دانستم که بعد از این عمل
سنگین شرایط روحی و روانی خاصی دارد و به همین دلیل قرص های آرام بخش مصرف
می کند. او را آرام کردم تا توانست دوباره بخوابد.
طی چند روزی که آنجا بودم به طور مداوم رفتارهای نامناسب انجام می داد ولی بعد از صحبت های من آرام می شد.
وی ادامه داد: آخرین روزی که در خانه او بودم و
قرار بود به شهرستان برگردم، صبح زود از خانه خارج شد و چند ساعت بعد با
آن پسر برگشت. او به من گفت به آن پسر ۳۰ میلیون تومان بدهکار است و از من
خواست پول او را بدهم. بعد از اینکه آن پسر از خانه رفت، دیبا دوباره شروع
به درخواست های نامعقول از من کرد و می خواست با او ارتباط برقرار کنم.
متهم گفت: می دانستم که وضعیت روحی و روانی
مناسبی ندارد، تلاش کردم با صحبت کردن او را آرام کنم اما موفق نبودم؛
تصمیم گرفتم خودم را هم بکشم و با لیوانی شکسته رگ خودم را زدم و شیر گاز
را باز کردم تا هر دویمان بمیریم اما او گاز را قطع و حرف هایش را تکرار
کرد. با لیوان چند ضربه به سرش زدم که به اتاق خواب رفت و آنجا باهم درگیر
شدیم که لیوان به گردنش خود. بعد از آن هم او را خفه کردم.
بعد از اظهارات متهم، وکیل وی در جایگاه قرار
گرفت و با بیان اینکه موکل بدون قصد قبلی این کار را انجام داده و الان
بسیار پشیمان است، خواستار تخفیف در مجازات وی شد.
بار دیگر متهم برای بیان آخرین دفاعیات در جایگاه
قرار گرفت و گفت: من از کاری که کردم به شدت پشیمان هستم اما فاصله بین
پشیمانی و اثبات آن برای دیگران بسیار سخت است.
از خداوند می خواهم مرا بابت کاری که کردم ببخشد تا بتوانم به آغوش خانواده برگردم و کار و تحصیلم را ادامه دهم.
بعد از اظهارات متهم، قاضی همتیار ختم جلسه را اعلام و صدور حکم را به بعد از مشورت با مستشاران دادگاه موکول کرد. |