آخر بازی اعتراض کنند و فقط به ما بد بگویند! / اظهار نظر عجیب از

آخر بازی اعتراض کنند و فقط به ما بد بگویند! / اظهار نظر عجیب از کریمی: نمیدانم تماشاگران چرا دایی را مانند چماق بر سر ما میکوبند؟/برخیها میخواهند با تشویق دایی در مسابقات پرسپولیس خود را برای وی شیرین کنند

نمیدانم تماشاگران چرا دایی را مانند چماق بر سر ما میکوبند؟
کاپیتان تیم فوتبال پرسپولیس گفت: برخیها میخواهند با تشویق دایی در مسابقات پرسپولیس خود را برای وی شیرین کنند.

علی کریمی در پایان بازی برابر شهرداری تبریز و شکست 2 بر یک پرسپولیس برابر این تیم در جمع خبرنگاران اظهار داشت: از دقیقه 42 اعتراض تماشاگران آغاز شد و علت این اتفاق را نمیدانم و بهتر است از تماشاگران بپرسید که به چه چیزی اعتراض داشتند. قطعاً اعتراض آنها بر روند بازی ما هم تاثیر منفی دارد.

وی ادامه داد: تمام بازیکنان زحمت کشیدند، اما نتیجه را واگذار کردیم. شرمنده هواداران شدیم و امیدوارم در بازیهای آینده این نتیجه را جبران کنیم. با این شرایط اوضاع در آینده بدتر میشود و هر بازی باید با استرس وارد زمین شویم و نمیدانم برای رفع این مشکل چه کار باید بکنیم.

کاپیتان تیم فوتبال پرسپولیس گفت: تا دقیقه 42 شهرداری تحت فشار بود و ناگهان تماشاگران علیه تیم شعار دادند. از تماشاگران بپرسید که اگر جای ما بودند و از دقیقه 42 شعار میشنیدند چه احساسی پیدا میکردند؟ تا آن زمان بازیکنان شهرداری تنها یک موقعیت روی دروازه ما خلق کردند که آنهم تبدیل به گل نشد.

کریمی درخصوص حرفهای استیلی که گفته بود نحوه جدایی دایی از پرسپولیس موجب ایجاد این اتفاقات شده است افزود: این موضوع را قبول ندارم و بحث دایی نیست. همین تماشاگران در بازی سال گذشته پرسپولیس و صبا همین کارها را کردند، اما نمیدانم چرا دایی در این شرایط حمایت میکنند و وی را مانند چماق بر سر ما میکوبند.

وی افزود: در آرشیو اخبار نگاه کنید که همین تماشاگران پس دریافت 4 گل از تیم صبا دست به چه کارهایی زدند. در حال حاضر هم اگر ناراحت هستند به ما بد بگویند و نام فرد دیگری را مطرح نکنند. نظر باشگاه بوده که استیلی سرمربی شود و وی هم این بازیکنان را انتخاب کرده است. مدیریت حق دارد هر تصمیمی که میخواهد بگیرد.

کاپیتان تیم فوتبال پرسپولیس خاطرنشان کرد: نمیتوانم بگویم که تا هفته چندم باید صبر کرد، چون اگر تا آن زمان هم این مشکلات وجود داشته باشد چه باید کرد؟ با این شرایط در آینده مشکل خواهیم داشت. اگر قرار باشد همیشه با استرس بازی کنیم و برای هر باری که نمیتوانیم گلزنی کنیم شعار بشنویم قطعاً کاری نمیتوانیم بکنیم.

کریمی درمورد اینکه آیا پرسپولیس به بلوغ تاکتیکی رسیده است یا خیر تصریح کرد: به هر حال این تاکتیک کادر فنی است. مگر در نیمه نخست بد بازی کردیم. در تمام نیمه اول یک توپ روی دروازه ما آمد و کسی هم فکرش را نمیکرد. چه کار باید میکردیم که نکردیم؟

وی افزود: من هم مانند سایر بازیکنان بازی کردم. وقتی تیم میبازد همه بازنده هستند. پستم بهگونهای است که در سیستم 4-3-3 نقش هافبک دفاعی را دارم و وظیفهام است که به دفاع هم کمک کنم. تماشاگران حق دارند ناراحت باشند و اعتراض کنند، اما با این شرایط اگر جای ما بودند انگیزهای برای دفاع از حق پرسپولیس داشتند؟

کاپیتان تیم فوتبال پرسپولیس گفت: من نمیگویم که ناراحت نباشند. تیم خودشان است و بسیار برای آن زحمت کشیدهاند. حضور آنها بسیار با ارزش است، اما از آنها انتظار دارم تا ناراحتی خود را به گونه دیگری بیان کنند. اگر شما راه حلی پیدا کردند به من هم اطلاع بدهید.

کریمی ادامه داد: ما بازیکنانی داریم که جلو بازی میکنند. من هم از پستی که بازی میکنم راضیام و در تیم ملی هم در همین پست بازی میکنم، اما سلیقهها متفاوت است. برخیها میگویند اگر من جلو بازی کنم موفقتر هستم، اما باید اعلام کنم که در شرایط کنونی هم آزادی کافی را دارم و میتوانم رو به جلو حرکت کنم.

وی درمورد این اتفاق که در پایان بازی بازیکنان را به سمت تماشاگران برد و از آنها عذرخواهی کرد اظهار داشت: تا زمانی که کاپیتان پرسپولیس باشم پس از کسب هر نتیجهای این کار را خواهم کرد، مگر اینکه بازیکن دیگری کاپیتان باشد. میدانم تاکنون این اتفاق تاکنون در فوتبال ایران نیفتاده است، اما باید جوابگوی محبت تماشاگران باشیم. آنها دلشان به حال پرسپولیس میسوزد و با برد این تیم شاد و با شکستش ناراحت میشوند.

کاپیتان تیم فوتبال پرسپولیس در مورد اینکه آیا بهتر نیست بازیهای پرسپولیس بدون تماشاگر برگزار شود؟ گفت: نمیشود اینگونه اظهار نظر کرد. آنها از قدیم ما را حمایت میکردند، اما از آنها میخواهم حداقل آخر بازی اعتراضات خود را اعلام کنند، نه اینکه در دقیقه 60 این کار را بکنند. چرا که با این کار روحیه بازیکنان خراب میشود و نمیتوانند از حق پرسپولیس دفاع کنند.

کریمی عنوان کرد: در شهرستانها هم این موضوع وجود دارد و معتقدم که خودمان باید این اتفاقات را درست کنیم. در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرده بودم که فکر نمیکنم کار دایی باشد. برخیها میخواهند خود را برای دایی شیرین کنند و برای وی عزیز شوند. دایی این تیم را قهرمان کرده و بسیار زحمت کشیده است. بدون شک هیچکس دوست ندارد تیمش لطمه بخورد و این هم برای دایی است و قطعاً وی دلش نمیخواهد پرسپولیس آسیب ببیند.

بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس ادامه داد: دوستان نزدیک دایی این کارها را میکنند و در بوشهر هم برخیها پلاکاردهایی آوردند تا نزد دایی شیرینتر شوند. به هر حال بنیان بدی نهاده شده است و امیدوارم ختم به خیر شود.

تصاویر دیدنی از یک لحظه به ظاهر عاشقانه !

تصاویر دیدنی از یک لحظه به ظاهر عاشقانه !

تصاویر دیدنی از یک لحظه به ظاهر عاشقانه !

شرحی بر زندگی نباتی صبا فروزنده

شرحی بر زندگی نباتی صبا فروزنده


"صبا" دیگر نمی وزد، دیگر با شادیهای کودکانه اش خنکای نسیمی نیست که روح پدر و مادرش را جلا ببخشد، او امروز روی تخت خوابیده و خیره به روبرویش می نگرد، برای صبا خیلی زود است که در کودکی تخت نشین بیماری شود، خیلی زود است ...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

سال 86 برای پدرو مادر "صبا فروزنده" کودک شیرازی تداعی کننده روزهایی است که از آن به بعد دخترشان دیگر شادیهای کودکانه اش را با پدر و مادرش قسمت نکرد. روزهایی که دخترشان با پای خود به بیمارستان رفت هرچند در اواسط کار حالش رو به بهبود رفت و پدر و مادرش شادان از اینکه دخترشان سلامتی اش را دوباره باز یافته اما ناگهان همه چیز خراب شد. سقف خوش آرزوهای آنها فرو ریخت و دخترشان دیگر نخندید و با خوش زبانیهایش دل پدر و مادرش را شاد نکرد. پدرش می گوید صبا با پای خود به بیمارستان رفت و به گونه ای دیگر به خانه بازگشت.

قرار بود بعد ازظهر به خانه صبا بروم و با او و پدر و مادرش ملاقات کنم، خانه شان نزدیک پلیس راه شیراز- بوشهر بود. نزدیکی های خانه که شدم پدر صبا به استقبالم آمد. در راه گفت که چگونه در این خانه استیجاری با هزار سختی زندگی می کند و به خاطر صبا تمام داراییهایش را فروخته و اکنون به سختی اجاره بها که هیچ هزینه های زندگی را می پردازد. به خانه اش که گام گذاشتم اولین چیزی که چشم را به دردآورد صبا بود که در تختی در پذیرایی خانه خوابیده و به روبرویش خیره شده است.

به نزدیک تختش که رفتم نمی دانستم متوجه حضورم هست یا نه اما گویا متوجه شد که پدر و مادرش مهمان دارند. مادرش گفت: "صبا مهمان داریم، خوشحالی که برایمان مهمان آمده؟"، مادرش گفت: صبا جان اگر خوشحالی پلکهایت را ببند و باز کن و صبا خوشحال بود که برایشان مهمان آمده است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

دختر بچه ای که این روزها باید وارد کلاس چهار دبستان می شد امروز بر روی تختی در گوشه ای خانه روی دیگر زندگی را می چشد. برای پدر و مادرش سخت تر از این نیست که حتی در خانه نمی توانند یک دل سیر گریه کنند، دکتر صبا به آنها گفته او تا حدودی متوجه اطراف هست به همین خاطر نباید فضای ناراحتی در خانه داشته باشید.

پدرش از روزهای سخت و عذاب آوری می گوید که دخترشان در حال بهبود بود اما صبا به ناگهان غروب کرد و دیگر نخندید. از روزهایی می گوید که برای هزینه های صبا کلیه اش را فروخت و دیگر نمی دانند باید چه را بفروشند تا خرج میلیونی درمان صبا را تامین کنند. صبا فقط به پدر خیره می شود و انگار دارد به روزهایی فکر می کند که قرار بود به دبستان برود، دوست پیدا کند و طعم زندگی را بچشد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

پدر صبا ماجرای دخترش را اینگونه تعریف می کند: صبا در مهرماه 86 با شور و شوق فراوان راهی مدرسه شد و دوره پیش دبستانی را آغاز کرد بعد از گذشت مدتی از حدود بهمن ماه سال 1386 سردردهای او شروع شد و ما درمان او را شروع کردیم که با تشخیص اشتباه پزشک که می گفت سینوزیت است زمانی از دست رفت چون سردردها ادامه داشت و کم کم انحراف چشم هم اضافه شد بیشتر پیگیر شدیم تا اینکه در تاریخ 6/11/86 متوجه بیماری فرزندمان شدیم که به گفته پزشک او دچار تومور مخچه بود و فشار مغز وی بالا بود و باید سریعا عمل می شد.

وی ادامه می دهد: در تاریخ 9/11/86 به خاطر کنترل فشار مغز تحت عمل جراحی قرار گرفت و شانت مغزی برای او گذاشته شد و در تاریخ 13/11/86 عمل تومور صورت گرفت که دکتر جراح خیلی راضی بود و می گفت مابقی تومور هم با رادیوتراپی از بین خواهد رفت، بعد از چند روز صبا مرخص شد و حال جسمانی او کاملا خوب بود. بعد از چند روز با تشخیص پزشک که می گفت شانت در جای بدی قرار دارد باز او بستری شد و در تاریخ 27/11/86 تحت عمل شانت قرار گرفت و بعد از عمل دکتر جراح با دیدن سی تی اسکن عنوان کرد که باز هم جای شانت خوب نیست و در تاریخ 28/11/86 برای بار چهارم راهی اتاق عمل گشت و بعد از چند روز از بیمارستان مرخص شد ولی باز هم دکتر از جای شانت راضی نبود و بعد از بهبود بخیه ها مراحل رادیوتراپی آغاز شد که 33 جلسه به طول انجامید و بعد از انجام ام ار آی دکتر بسیار از وضعیت صبا راضی بود چون جلوی پیشرفت باقیمانده تومور گرفته شده بود.

پدر صبا ادامه می دهد: بعد از آن وارد مرحله شیمی درمانی شدیم که دو جلسه برای او در نظر گرفته شد و نمونه مغز استخوان هم از او گرفته شد که دکتر مربوطه با خوشحالی گفت خیلی رضایتبخش است که تومور به مغز استخوان سرایت نکرده و در تاریخ 1/2/87 اولین مرحله شیمی درمانی و 1/3/87 مرحله دوم شیمی درمانی صبا بود بعد از گذشت چند روز شانت صبا از کار افتاد و او پر خواب شد که به تاکید خودشان که گفته بودند در صورت بروز پرخوابی اورا به بیمارستان برسانید ما هم این کار را انجام دادیم و بعد از 24 ساعت که در اورژانس بستری بود و چند آزمایش از وی گرفته شد او را مرخص کردند و به ما اعلام کردند که گفتند مشکلی نیست.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

پدر صبا می گوید: بعد از چند روز که حال صبا بدتر شد دوباره او را به بیمارستان بردیم که متاسفانه ایام تعطیل بود و پزشکان حضور نداشتند و فقط چند رزیدنت کشیک بود، بعد از بستری صبا و تشخیص اینکه ایراد شانت از ناحیه شکم است او را راهی اتاق عمل کردند و از ناحیه شکم او را مورد جراحی قرار دادند که متاسفانه مشکل که رفع نشد هیچ دل درد هم اضافه شد و بعد از چند عمل بی جهت او را با وجود داشتن دل درد ترخیص کردند که فردای آن روز باز حالش بد شد و او را به بیمارستان انتقال دادیم و صبا دوباره بستری شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت و باز مشکل رفع نشد ودر این مدت دچار مننژیت نیز شد و حتی دراین مدت به ما پیشنهاد می شد که صبا را تحت اختیار علم قرار دهیم و بعد از حدودا انجام 11 عمل از ابتدای مریضی تا این مرحله توسط رزیدنتها بر روی صبا پزشک مربوطه از سفر خارج از کشور برگشت و عمل جدیدی بر روی صبا انجام داد که موفقیت آمیز بود و تمام علائم حیاتی صبا و ارتباط او با محیط واطرافیان برقرار شد.

قرار شد در عرض چند روز مرخص شود و بسی جای تعجب بود که در عرض این 40 روز که صبا در ای سی یو بود با وجودی که کودکی بیش نبود ولی دچار زخم بستر و له کردگی شدید در ناحیه پاها شد و با توجه به اینکه صبا طی عملهایی که توسط رزیدنتها صورت گرفته بود اسپیره شده بود او را تراکستومی کردند که بر خلاف مقررات رزیدنت سال اول یعنی همان رزیدنتی که به ما پیشنهاد داده بود که او را تحت اختیار علم قرار دهیم انجام داد ولی با این وجود باز هم وضعیت صبا نرمال بود و با محیط اطراف ارتباط برقرار می کرد و پزشک مربوطه نیز راضی بود و می گفت تا چند روز آینده مرخص می شود.

پدر صبا ادامه داد: ولی متاسفانه در تاریخ 20/4/87 زمانی که پرستار داشت گاز زیر تراک را تعویض می کرد تراک از جای خود بالاتر آمد و صبا شروع به نا آرامی می کند و مادر صبا که در آن لحظه بر بالینش بوده هر کاری می کند نمی تواند او را آرام کند و بعد از آن نیز وقتی پرستار به اتاق مراجعه می کند از مادر صبا می خواهد که اتاق را ترک کند و مادر صبا علی رغم که نگران دلبندش بوده با بی میلی ای سی یو را ترک می کند در حالی که صبا برگشته بود و همین طور مظلومانه نگاهش می کرده و گریه می کرده و متاسفانه پرستار نیز توجه ای به بررسی دلیل نا آرامی صبا نشان نمی دهد زیرا که در حال انجام کارها برای تعویض شیفت کاری بود. مادر صبا نیز معتقد است ناآرامی صبا در آن لحظه به خاطر مشکل تراک او باشد چون بعد از تعویض گاز زیر آن تراک بالاتر آمد و صبا ناآرام شد.

گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org

پدر صبا ادامه می دهد: در ساعت حدودا 20/7 دقیقه صبح توسط یکی از دوستانمان که در ای سی یو بود به ما خبر داده شد که سریعا به درب ای سی یو بروم چون حال صبا بد شده وقتی به درب ای سی یو رفتم و درب برایم باز شد سریعا با وجود ممانعت به داخل رفتیم و با جسم کبود و متورم و بی جان دخترم مواجه شدیم که وقتی علت را جویا شدیم به ما گفتند تراکستومی صبا جابه جا شده و ما نتوانستیم آن را جا بگذاریم و رزیدنتها هم سر جلسه امتحان بودند و "گلدن تایم" را از دست داده ایم وصبا مدت زیادی حدود 20 دقیقه بدون اکسیژن بوده و با وجودی که این طفل معصوم زمان زیادی بدون اکسیژن بوده و کادر درمان نیز این موضوع را می دانستند که طی این زمان صدمات شدیدی به این طفل معصوم وارد شده ولی پنج بار او را شوک می‌دهند که قلب صبا کار کرد اما مغزش خواب رفت و در حالت کما قرار گرفت.

وی ادامه داد: زمانی که بنده با وجود ممانعت به داخل ای سی یو رفتم صبا مثل بادبادک دچار تورم بود و کبود شده بود و عکسی حدود سه الی چهار ساعت بعد از صبا گرفتم که به خوبی این موضوع در آن مشهود است. بعد از گذشت یکروز صبا از کما خارج شد و ضریب هوشش از سه به پنج رسید و دستگاه کمک تنفسی را از او باز کردند و خودش تنفس بدون کمک دستگاه داشت و پس از حدود 10 روز نیز او را که در حالت زندگی نباتی بود از بیمارستان مرخص کردند و به خانه آوردیم و تا به حال از او در خانه به صورت 24 ساعته نگهداری می کنیم که خدا را شکر پس از گذشت دو سال و دو ماه از این موضوع به لطف خالق یکتا بنا به تایید پزشک صبا از زندگی نباتی خارج شده و امید به بهبودش است. وی عنوان کرد: از کادر درمان نیز شکایت کرده ایم ولی تاکنون جواب قانع کننده ای دریافت نکرده ایم و به خیلی از مقامات نیز نامه نگاری در مورد وضعیتمان داشته ایم ولی توجهی نمی شود.

پدر صبا بیان کرد: با توجه به هزینه های سر سام آور نگهداری در تاریخ 21/2/89 مجبور به فروش کلیه ام شدم و مبالغ زیادی نیز طی این مدت مقروض شده ایم و در مورد شکایتمان نیز اصلا توجه ای به صحبت ما که می گوییم چرا فرزندمان که دارای علائم نرمال بوده در عرض 40 دقیقه از ضریب هوش 10 به سه رسیده و به کما رفته نمی کنند و فقط می گویند قصوری نشده و توضیح واضح در مورد دلیل ایست قلبی و جابجایی تراکستومی، نبود پزشک در آن وقت، پنهان کردن مننژیت از ما و... نمی دهند و در عوض با ایجاد حاشیه بنده را متهم به اخاذی از مردم و قصد جلب کمک و ارتباط با خارج از کشور می کنند و جالب اینکه با وجود مدارک دولتی که دارم مسئله اهدا کلیه ام را فریبکاری می دانند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

پدر صبا صحبتهایش را به پایان رساند، نگاهم به صبا افتاد و احساس کردم هرآنچه را که پدرش برایم توضیح داده را متوجه شده، نگاه خیره اش به رو به رو را یکساعت قبل دیده بودم اما الان در نگاهش کمی تغییر می دیدم، نگاهش غمگین بود خیلی غمگین بود، گویی او هم تمامی دردی و رنج پدرش را لمس می کند احساس کردم او هم نگران است.

برای تخت نشینی صبا هنوز خیلی زود است، او باید بوزد و روح پدر و مارش را جلا بدهد، او باید خنکای نسیم زندگی خانواده اش باشد. برای صبا خیلی زود است که در کودکی تخت نشین بیماری شود، خیلی زود است ...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org

هشدار شدید هواداران تراکتور به مایلی کهن


محمد مایلی کهن سرمربی بی خرد و نا موفقی که سال گذشته به زور سایپای البرز را در لیگ برتر حفظ کرد و امسال بعد از سال ها سرمربی گری به پست مدیر فنی پیروزی نایل شده و شخصی که به مدت یک ساعت سرمربی تیم ملی بوده است , برای خالی کردن عقده ها و انتقام شکست های بسیار زیاد خود در زندگی فوتبالی , به روا داشتن تهمت به بزرگترین سرمربی تاریخ ایران پرداخته است .



این فرد طی مصاحبه ای اظهار داشت امیر قلعه نوعی در سالی که با استقلال تهران به قهرمانی رسیده بود تبانی کرده است این شخص بی خرد پیش از این امیرخان را به تبانی در بازی با استقلال اهواز متهم کرده بود و جالب تر این که هیچ گاه نتوانست ادعاهای خود را به اثبات برساند.
اما این تنها حاشیه سازی این فرد برای مجموعه ی تراکتورسازی نیست بلکه سال گذشته شاهد بودیم که بعد از بازی تراکتورسازی و سایپا این چاپلوس چگونه با ریختن اشک های دروغین قصد آسیب رساندن به تیم تراکتور را داشت و ما هواداران تراکتور سازی از همین جا شدیداً به این فرد هشدار می دهیم که اگر حاشیه سازی ایشان برای تراکتور سازی ادامه یابد درسی از هواداران خواهد گرفت که در تاریخ ثبت گردد . . .