دختری با داشتن فوق‌لیسانس در دام وسوء استفاده پسر هوسران

دختری با داشتن فوق‌لیسانس در دام وسوء استفاده پسر هوسران



دختری با داشتن فوق‌لیسانس  در دام پسر هوسران

دختران به خاطر ذات پاکی که دارند در بسیاری موارد در دام افراد شیادی می‌افتند و مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند. یکی از پرونده‌هایی که من در این خصوص داشتم در مورد دختری بود که توسط پسر جوانی اغفال شده بود.

روزی که این دختر به من مراجعه کرد بشدت گریه می‌کرد. او می‌گفت مورد سوءاستفاده قرار گرفته است. او می‌گفت: در یک مهمانی با هم آشنا شدیم. او متوجه شد که پدر من مرد ثروتمندی است و من خودم هم در مقطع فوق‌لیسانس درس می‌خوانم.

مدتی گذشت و ما با هم بیرون می‌رفتیم و بیشتر صحبت می‌کردیم. آن پسر جوان به من می‌گفت که عاشقم شده است و من زن زندگی‌اش هستم.

به نظرم می‌آمد مثل پسرهای دیگر نیست. فکر می‌کردم من را به خاطر خودم می‌خواهد و دوست دارد من همسر آینده‌اش شوم.

تا پیش از او هر کس سراغم آمده بود، مرا به خاطر پول پدرم می‌خواست و وقتی می‌گفتم نباید روی پدر حساب کند، مرا رها می‌کرد، اما این پسر خیلی نسبت به من ابراز علاقه می‌کرد و هدیه‌های گرانقیمت برای من می‌خرید.

یک روز به من گفت که می‌خواهد من را با مادر و خواهرش آشنا کند و آنها بعد از دیدن من به خواستگاری‌ام می‌آیند.

من بدون این که به خانواده‌ام بگویم به خانه‌‌اش رفتم. می‌دانستم اگر موضوع را بگویم پدرم مخالفت می‌کند، اما ای کاش گفته بودم و او هم مخالفت می‌کرد.

وقتی وارد خانه آن پسر شدم، دیدم کسی در خانه نیست. او به زور من را مورد آزار قرار داد و بعد عکس و فیلم گرفت و تهدیدم کرد که آبرویم را می‌برد و من باید به خواسته‌هایش عمل کنم.

با توجه به شکایت این دختر، پسر جوان را شناسایی و بازداشت کردیم و من از او خواستم تا در مورد ادعای این دختر توضیح دهد.

او ابتدا مقاومت کرد، اما زمانی که خانه‌اش مورد بررسی قرار گرفت و فیلم‌ها کشف شد او مجبور به اعتراف شد.

پسر جوان در مورد شغلش و موقعیت اجتماعی‌اش به آن دختر دروغ گفته بود. او کارگر یک کفاشی بود، اما وقتی متوجه شده بود دختر جوان خانواده‌ای ثروتمند دارد، برای این که بتواند او را به دست آورد، دخترک را مورد تعرض قرار داده بود.

او می‌گفت می‌دانسته که اگر واقعیت مشخص شود خانواده دختر جوان با ازدواجش مخالفت می‌کنند و به همین دلیل نقشه تعرض به آن دختر را کشیده است.

محاسبات این پسر اشتباه بود. چراکه دختر جوان بعد از این ماجرا هم حاضر نشد با او ازدواج کند و گفت که از او متنفر شده است.

رسیدگی به این پرونده در صلاحیت دادسرا نبود، به همین خاطر هم من پرونده را به دادگاه کیفری استان تهران فرستادم.

آنچه باعث شد تا این پرونده در ذهن من بماند سادگی دخترک بود. او بدون این که بداند پسر جوان کیست و چرا به سمت او آمده، فقط به اعتماد این که او را در یک مهمانی دیده است به سمت او کشیده شده بود.

بسیاری از پسرها با استفاده از کلمات محبت‌آمیز دختران را اغفال می‌کنند و آنها را مورد آزار قرار می‌دهند. از آنجایی که دختر خودش رفته است بنابراین اثبات تجاوز به عنف خیلی سخت می‌شود چراکه او خودش پذیرفته با پسر غریبه خلوت کند.

دختران باید در این زمینه بسیاری هوشیار باشند، به حرف هر پسری توجه نکنند و رابطه‌ای خارج از عرف خانواده با آنها برقرار نکنند و خانواده‌هایشان را در جریان ارتباطاتشان قرار دهند تا این طور آسیب نبینند.

بسیاری از این دختران انسان‌هایی سالم هستند که اغفال شده‌اند و آینده‌شان بشدت تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد. آنها باید بسیار مراقب رفتارشان باشند.

اگر پسری قصد ازدواج داشته باشد هرگز به تنهایی با دختر وارد مذاکره نمی‌شود . با خانواده او صحبت می‌کند. ضمن این که بسیاری از پسران حاضر نیستند با دختری ازدواج کنند که خارج از چارچوب خانواده با آنها ارتباط برقرار شده است.

امیر اسماعیل رضوانفر ـ دادیار دادسرای جنایی تهران

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد