روزی دو مرد جوان نزد استادی آمدند و ازاو پرسیدند:
" فاصله بین دچار یک مشکل شدن تا راه حل یافتن برای حل مشکل چقدراست؟"
استاد اندکی تامل کرد و گفت:
"فاصله مشکل یک فرد و راه نجات او از آن مشکل برای هر شخصی به اندازه فاصله زانوی او تا زمین است!"
آن دو مرد جوان گیج و آشفته از نزد او بیرون آمدند و در بیرون مدرسه با هم
به بحث و جدل پرداختند. اولی گفت:" من مطمئنم منظور استاد معرفت این بوده
است که باید به جای روی زمین نشستن از جا برخاست و شخصا برای مشکل راه حلی
پیدا کرد. با یک جا نشینی و زانوی غم در آغوش گرفتن هیچ مشکلی حل نمی شود.
"
دومی کمی فکر کرد و گفت:" اما اندرزهای پیران معرفت معمولا
بارمعنایی عمیق تری دارند و به این راحتی قابل بیان نیستند. آنچه تو می
گویی هزاران سال است که بر زبان همه جاری است و همه آن را می دانند. استاد
منظور دیگری داشت."