سیاستمدار: کسی است که می تواند به
شما بگوید به جهنم بروید منتها
به نحوی که شما برای این سفر لحظه
شماری کنید.
مشاور: کسی است که ساعت شما را
از دستتان باز می کند و بعد به شما
می گوید ساعت چند است.
حسابدار: کسی است که قیمت هر
چیز را می داند ولی ارزش هیچ چیز را
نمی داند.
بانکدار: کسی است هنگامی که هوا
آفتابی است چترش را به شما قرض می
دهد و درست تا باران شروع می شود
آن را می خواهد.
اقتصاددان: کسی است که فردا
خواهد فهمید چرا چیزهایی که دیروز
پیش
بینی کرده بود امروز اتفاق
نیفتاد.
روزنامه نگار: کسی است که %50 از
وقتش به نگفتن چیزهایی که می داند
می گذرد و %50 بقیه وقتش به صحبت
کردن در مورد چیزهایی که نمی داند.
ریاضیدان: مرد کوری است که در
یک اتاق تاریک بدنبال گربه سیاهی
می
گردد که آنجا نیست.
فیلسوف: کسی است که برای عده ای
که خوابند حرف می زند.
روانشناس: کسی است که از شما
پول می گیرد تا سوالاتی را بپرسد
که
همسرتان مجانی از شما می پرسد.
جامعه شناس: کسی است که وقتی
ماشین خوشگلی از خیابان رد می شود
و
همه مردم به آن نگاه می کنند، او
به مردم نگاه می کند.
برنامه نویس: کسی است که مشکلی
که از وجودش بی خبر بودید را به
روشی که نمی فهمید حل می کند.
مسئول فروش: کسی است که کاری
ندارد که کار چیست فقط به دنبال
فروش
کردن است
مدیر : کسی است که می خواهد هر
چه سریعتر کارهای محول شده به
خودش
را بین دیگران تقسیم کند و وقتی
کاری خراب شد به دنبال کسی باشد که
به گردن او بیاندازد.