عکسی عجیب و که فقط ۱ بار درسال می‌ توان دید ***Fash1on***

به گزارش آخرین نیوز ،این تصویر که بسیار عجیب به نظر می رسد اگرچه مدتهاست که از انتشار آن می گذرد و شاید بسیاری از مخاطبان و مراجعان به اینترنت  بارها آن را دیده باشند اما چون این عکس را که یک  صخره در برمه است فقط در یک روز خاص از سال میتوان شکار کرد و آنهم در ماه سپتامبر اقدام به انتشار مجدد آن شد.

عکسی عجیب و استثنایی که فقط ۱ بار درسال می‌ توان دید در این روز اشعه خورشید با زاویه خاصی بر این صخره می‌تابدو اگر عکس را بچرخانید واقعا با تصویر شگرفی مواجه خواهید شد.مردم برمه بعنوان یک معجزه به آن نگاه می کنند.عکسی عجیب و استثنایی که فقط ۱ بار درسال می‌ توان دید

مدل جدیدی از تجاوزهای وحشتناک




- خانمی بعد از ساعت‌ها کار، دفتر کارش را ترک می‌کند؛ او کودکی را می‌بیند که کنار جاده ایستاده و در حال گریه کردن است. این خانم دلش به حال کودک می‌سوزد،
بنابراین از او دلیل گریه‌اش را می‌پرسد. کودک توضیح می‌دهد که گم شده و از خانم می‌خواهد که او را به خانه‌اش برساند و کاغذی را به او می‌دهد که آدرس خانه‌اش روی آن نوشته شده بود. !!

زن که فرد مهربانی بوده(به مانند اکثر زن ها)، تصمیم می‌گیرد کودک را به خانه‌اش برساند؛ بدون اینکه به چیزی مشکوک شود.

وقتی به     خانه‌   می‌رسند، زن زنگ در را می‌فشارد اما دچار برق‌گرفتگی شده و بیهوش می‌شود.فردا صبح وقتی به هوش می‌آید، می‌بیند که لخت، در خانه‌ای خالی روی تپه‌ای است و دور تا دورش حدود 20 کان..دوم استفاده شده، روی زمین افتاده! او حتی متجاوزان را ندیده بود!

به همین خاطر است که این روزها، جنایت‌کاران افراد مهربان را نشانه گرفته‌اند.
این فقط نمونه ای از حقه هایی هست که باید مراقبش باشید ..سخته که بفهمی کی واقعا محتاج کمک هست!! همیشه هوشیار باشید ..

دفعه بعدی که اتفاق مشابهی برای شما رخ داد، هیچ‌وقت کودک را به مکانی که می‌گوید، نرسانید و در صورت اصرار و التماس او، او را به ایستگاه پلیس تحویل دهید.
بهترین کار در حق بچه‌های گمشده، تحویل به ایستگاه پلیس است. لطفا این مطلب را به تمام دوستان و همکاران خود ارسال کنید. ارسال این مطلب حتی برای هزاران بار، بهتر از وقوع یک فاجعه دیگر است.

پول پوله حلال و حرام نداره!!؟خیلی خرافاتی هستی!!


پول حرام و حلال چه فرقی می کنه؟

بعضی ها میگن پول پوله حرام و حلال نداره.

بعضی میگن پول حرام برکت نداره.

یکی بهم گفت برکت دیگه چیه؟ حلال و حرم چه صیغه ای هس؟خیلی خرافاتی هستی!

یکی بهم گفت اگه برکت تو زندگی نباشه ارامش زندگیت رو از دست میدی. واسه همین هیچ وقت رشوه نگیر.

حالا شما بگین موافق کدام نظر هستید؟

چرا پول حلال رو خواهان هستید؟یا چرا پول حرام رو خواهان هستید؟

برکت یعنی چی؟چه ربطی به آرامش داره؟

مثلا من یه ماشین رو با پول حلال خریدم و یکی رو با پوله حرام خریدم این و اون چه فرقی دارن؟اصلا فرق دارن!!؟؟؟

 

0001401.jpg

مردان در هنگام ملاقات با زنان ، به کجا نگاه میکنند؟ =donasystem


مردان در هنگام ملاقات با زنان، به بدن آنها نگاه می کنند نه به صورتشان!
در این مطالعه ۳۷۵ مرد و زن مورد بررسی قرار گرفته و رفتارهای آنها در زمان ملاقات با جنس مخالف و قرار گذاشتن با آنها مورد مشاهده قرار گرفت.
دیلی تلگراف : چیزی که زنان را به وحشت می اندازد این است که مردان به جای توجه به حالات روحی آنان، به انحنای اندامشان خیره شوند.

دانشمندان دریافته اند که مردان هنگامی که تصمیم به قرار گذاشتن با زنان می گیرند، منحصراً براساس انحنای اندام آنان تصمیم گیری می کنند نه براساس شکل ظاهری صورت یا افکار شان. مطالعه ای که توسط دانشمندان دانشگاه تگزاس آستین صورت پذیرفته است حاکی از آن است که بدگمانی به مردان به این دلیل که آنان در کوتاه مدت صرفاً به خاطر جسم زنان، اقدام به برقراری رابطه با آنان می کنند، بی دلیل نیست. در عوض، زنان در هنگام انتخاب طرف رابطه شان، به نظر بسیار روشن فکر می رسند. دانشمندان دریافته اند که مردان تنها زمانی به دقیق شدن در چهره زن علاقمند می شوند که قصد انتخاب وی به عنوان شریک زندگی دارند نه به عنوان یک رابطه کوتاه مدت.

در این مطالعه ۳۷۵ مرد و زن مورد بررسی قرار گرفته و رفتارهای آنها در زمان ملاقات با جنس مخالف و قرار گذاشتن با آنها مورد مشاهده قرار گرفت.

بازیگر به نام.. زن سینمای ایران تغییر جنسیت داد و مرد شد!داغش کن

بازیگری که تغییر جنسیت داد! سامان ارسطو یا همان فرزانه ارسطو
سامان ارسطو، بازیگر سینما و تئاتر، در گفت​و​گو با ویژه​نامه نوروزی هفته​نامه چلچراغ، رویای خود را یافتن هویت و عمل جراحی دانست که باید تا 17 فرودین ماه 1389 انجام دهد.

سامان ارسطو که تا یکسال قبل با نام فرزانه ارسطو شناخته می​شد، بعد از عمل جراحی جسارت​آمیزی که امسال انجام داد، رویای 42 ساله خود را تحقق بخشید و با تغییر جنسیت،​ به جسمی دست یافت که به گفته خود سال​ها مجبور به انکار آن بود. او در فیلم​هایی چون «سربازهای جمعه»، «تیغ​زن»، «تسویه حساب» و «استشهادی برای خدا» با چهره​ای زنانه و در «آناهیتا» با چهره​ای مردانه بازی کرده است.

ارسطو در بخشی از این گفت​و​گو درباره تغییر روحیه​اش بعد از این عمل جراحی، اظهار داشت:​ «حالا کاملاً خوبم. آن وقت​ها توی چشم​هایم فقط و فقط ترس و افسردگی بود. یک پنهان کردن خودم بود. همه​اش در حال توجیه کردن خودم بودم که ببین من این نیستم که تو می​بینی...»

او در ادامه سخنانش اظهار کرد که از بچگی متوجه شده که بدنش متعلق به خودش نیست و گفت:​ «یادم می​آید پنج سالم بود. خواهرم مدام برای دخترانش و من لباس سفارش می​داد و من اصرار داشتم برایم شلوارک بخرد. یک روز یک پیراهن چین​دار صورتی برایم خرید و تنم کرد. حالم خیلی بد بود و مدام می​گفتم اگر این لباس را درنیاوری پاره​اش می​کنم. کسی حرفم را گوش نکرد و من در آخر لباس را توی تنم پاره کردم...»

ارسطو یکبار در 24 سالگی به اصرار خانواده ازدواج کرد و بعد از یک روز زندگی با شوهر، از او جدا شد. او در این مقطع به قطعیت رسید که جنسیت او باید تغییر کند و با روانشناس و روانپزشکان نیز گفت​و​گوهایی داشته اما او جسارت عمل جراحی و تغییر جنسیت را سال​ها بعد یافته.

سامان ارسطو اظهار کرد: «من از تنهایی می​ترسیدم. هنوز هم رگه​هایی از ترس از تنهایی در من وجود دارد. من آدم نترسی هستم، آن​قدر نترس هستم، که الان نشسته​ام روبرویت و با تو حرف می​زنم. ولی آدم​ها این ترس نهفته ذاتی را دارند. من از تنهایی می​ترسم.»

saman_arastoo.jpg


او در مورد هزینه عمل جراحی و عملی که باید انجام دهد، گفت: «عمل جراحی مکملی را باید انجام می​دادم که به خاطر مشکلات مالی نتوانستم. حالا هم دکتر کهن​زاده که جراح من هستند گفتند اگر تا اردیبهشت ماه 89 این عمل را انجام ندهم،​ او دیگر مرا عمل نمی​کند. چون سنم بالا رفته و ریسک کار بالاست... برای عمل به وسایلی نیاز دارم که هزینه آن حدود 12 میلیون می​شود. عمل​های قبلی هم خیلی هزینه داشت که با لطف مهتاب کرامتی هزینه​هایم پایین آمد.»

سامان ارسطو که بعد از عمل با همسر خود هدی،​زندگی می​کند. باید عمل دوم را انجام دهد تا شناسنامه دریافت کند. او گفت:​ «آرزو دارم شناسنامه داشته باشم، جراحی کنم. بتوانم زندگی​ام را به خودم و همسرم اثبات کنم. دعا کنید پول عمل جراحی​ام جور شود. دعا کنید...»

متن کامل این گفت​و​گو در نشریه چلچراغ منتشر شده است.